گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
طهران قدیم
جلد پنجم
جگر- کبد علاج امراض: پوست، درد جگر، زخم امعاء





بهترین آن جگر اردک و مرغ پروار میباشد.
خوردن جگر مخصوصا با صمغ عربی تسکین درد جگر داده جراحت آنرا بهبود میدهد.
مالیدن آب جگر مرغ و اردک ناراحتی و امراض جلد را درمان نموده، جوش و خارش و بثور آنرا فرو مینشاند.
مالیدن و خوردن جوشانده او با سیر زخم امعاء سردمزاجها را بهبود میدهد.
جگر بز بالخاصیت محرک سردرد و خاصیت جگر هر حیوان در ذیل آن مذکور میشود.

جو علاج امراض: فشار خون، تشنگی، التهاب، قی، خارش، تب، سل، دق، سرفه، اسهال‌

با طبیعت سرد و خشک و قابض، مفید طبایع روان و گرم‌مزاجها میباشد.
ص: 274
بهترین آن تازه حد اکثر تا یکساله و بدترین آن کهنه او میباشد.
جو با غذائیت کم، اما با قوه جلادهنده و جمع‌کننده و جلوگیر و مسکن غلیان (فشار) خون و صفرا و تشنگی و جو کهنه تلخ بدطعم مورث لاغری و مضر مثانه و مصلحش روغنها میباشد.
آرد جو بو داده با قدری شکر بهترین غذای اطفال میباشد.
چون خمیر جو را بگذارند تا ترش شود و در دوغ حل کرده بعد از یکشب یک لیوان بنوشند جهت رفع تشنگی و التهاب معده و قی صفرائی و خارش و تب گرم و اسهال صفراوی بیعدیل میباشد.
آب پخته نیمکوب جو بحدیکه متلاشی شده باشد را (ماء الشعیر) گویند، در طبع سرد و تر، بازکننده بول و مسکن حرارت و فشار خون و اخلاط سوزان و زودگذر و مولد خون پاکیزه و با رطوبت و جهت تبهای تند و جگرهای گرم و سل و دق و زخم روده و ریه و سرفه گرم خشک نافع، اما موجب ناراحتی و مضر امعاء و احشاء سرد و برای آنها نفاخ (بادآور) میباشد، مگر با خوردن گلقند «کوبیده برگ گل که گلاب بر او افشانده با عسل بجوشانند» و در مواقعی که طبع بسته باشد شرب او را جایز نمیباشد.
خوردن پخته جو با نصف آن خشخاش کوبیده که مثل نان بپزند، رافع صداع (سردرد) گزم و با گل کاشفه (گل رنگ گیاهی شبیه زعفران که در شیرینی‌ها و نان‌پزی‌ها استفاده زعفران از او میکنند.) رفع بلغم لزج و خارش و دانه‌های خارش‌دار و گیر و سدد میکند.
آشامیدن جوشانده جو با عناب و انجیر و سپستان و پرسیاوشان در رفع درد سینه و سرفه مجرب میباشد.
شیره جو که خیسانده و کوبیده شیره بکشند رفع اسهال گرم صفراوی میکند.
گذاشتن خمیر نیمگرم آرد جو بر روی ورم گرم، هرچند سفت و سخت
ص: 275
باشد باعث تحلیل و نرمی او شده، گذاشتنش بر روی دمل سبب گشودن دمل میشود.
گذاشتن همین ضماد با کوبیده (ناخنک) و پوست خشخاش بر پهلو درمان ذات الجنب و درد پهلو میکند.
مالیدن حل کرده آرد جو با آب بز نقرس گرم باعث تخفیف آن میگردد.
مالیدن جو پخته با سرکه رفع جرب و خارش و شری (دانه‌های ریز خارش‌دار) و حکه میکند.
مالیدن جوشانده جو با (اشنان) و تریاک و آب کاهو یا هر یک از این اجزا رفع صداع (سردرد سخت) و ورم چشم و آب‌ریزش چشم و بینی و باد سرخ میکند و باعث استحکام دادن به استخوان و عضو شکسته و کوفت‌دیده میشود.
غرغره شیره جو رفع ورم و درد گلو میکند.
مالیدن شیره پخته جو با انجیر یا آب عسل (عسلی را که با دو برابر آب بجوشانند) رفع ورمهای گرم و بلغمی میکند.
مالیدن یا گذاشتن جو سوزانده که کوبیده با آب خمیر کرده باشند رافع لک و پیس و بدرنگی پوست و کزاز میباشد.

چای علاج امراض: ضعف هاضمه، درد بواسیر، کم‌خونی، شناخت بیماری‌

با طبیعت گرم و تر به اعتدال، موافق انواع طبایع.
خوردن چای مزاج را لینت داده، تقویت هاضمه نموده کمک به پختن غذا در معده میکند.
ص: 276
چون چای را کوبیده، پخته بصورت ضماد درآورده ببندند ورم‌های سخت شده را نرم و چون بر بواسیر گذارند تسکین درد بواسیر میدهد.
چای دارای اندکی تخدیر و چون بعد از مسکر و شراب بنوشند رفع ضرر آن میکند و نوشیدن آن مولد خون پاکیزه و نوشیدن آن در خستگی‌ها رافع خستگی و کوفتگی و التهاب میباشد.
همچنین از خواص اوست که مانند دخانیات معیار سلامت و ناتندرستی بوده رغبت بآن نشان‌دهنده سلامت و بیزاری و نفرت از آن گویای بیماری و تبهای باطنی میباشد.

چنار علاج امراض: پوست، ورم زانو، ورم چشم، درد دندان، جای نیش، لک و پیس، خشکی، خون‌دماغ‌

با طبیعت سرد و خشک با اندکی حرارت، مفید حال گرم‌مزاجها.
مالیدن آب جوشانده برگ چنار پوست را جلا میدهد.
ضماد برگ تازه او که کوبیده ببندند ورم زانو را فرو مینشاند.
گذاشتن برگ تازه چنار که در شراب پخته، کوبیده بر پشت چشم اندازند رفع ورم چشم و مانع ریختن مواد بآن میشود.
گذاشتن برگ پخته او در شراب و بستن آن بر عضو، رفع ورم بلغمی آن میکند.
مضمضه برگ او که در سرکه پخته باشند درد دندان را فرو مینشاند.
گذاشتن پخته برگ چنار که در شراب پخته شده باشد رفع سموم حیوانی و علاج زخم جای نیش جانور زهردار میکند.
ص: 277
بستن ضماد خاکستر برگ او که با آب خمیر شده باشد رفع لک عارضی پوست و لک و پیس برص میکند.
پاشیدن سائیده سوخته برگ چنار بر روی زخمهای آب‌دار متعفن باعث رفع رطوبات آن گشته رفع تعفن آن میکند.
مالیدن خیسانده سوخته او با آب رافع خشکی پوست میباشد.
مالیدن سوزانده برگ چنار که با پیه ذوب شده ترتیب یافته باشد بهبود سوختگی از آتش میدهد.
دمیدن سوزانده برگ چنار که سائیده مانند غبار کرده باشند در بینی رفع خون‌دماغ میکند.
پاشیدن آب جوشانده برگ او کشنده کرم و حشرات میباشد.
غبار روی برگ چنار بغایت مضر آواز و صدا و قصبه ریه میباشد و رفع ضرر آنرا شیر تازه میکند که پس از اصلاح و حرس او باید دستها شسته بشوند.

حصیر علاج امراض: کرم معده، بیحسی عضو، زگیل، کزاز

مقصود نوع نی نرم‌تر است که از آن پیزر ساخته غرابه و شیشه را با آن میپوشانند.
با طبیعت گرم و خشک مفید حال سردمزاجها.
چون تا پنج گرم آنرا کوفته و سائیده تا سه روز با عسل بخورند اقسام کرم معده را کشته میریزاند.
چون آنرا سوزانده و نرم کرده داخل آب نموده با آن سر شسته چند نوبت تکرار کنند جهت کزاز و زخمهای دلمه‌دار آن که روی آن سفید و کلفت شده باشد مفید و آنرا باصلاح میآورد.
ص: 278
اگر زگیل را با شاخه‌های در آتش افروخته او بسوزانند رفع آن کرده و مانع زیاد شدن آن میشود، و چون خاکستر داغ سوزانده او را در کیسه ریخته بر ورمهای اعضای بی‌حس ببندند رفع ورم نموده، باعث به حس و حال آمدن آن عضو میشود.

حنا معالج امراض: کجی ناخن، جذام، یرقان، طحال، سنگ کلیه و مثانه، آبله، جرب، مقعد و فرج، باد فتق، درد شقیقه‌

با طبیعت معتدل میان سردی و گرمی و خشک، مفید حال گرم‌مزاجها.
آشامیدن دو مثقال آب جوشانده او چندانکه از جوشیدن به یک پنجم برسد تا ده روز باعث روئیدن ناخن اصلی بجای ناخن کج و ضرب‌دیده و تا سی روز خوردن همین مقدار آن با شکر رافع رنج جذام میشود و گفته‌اند در صورت عدم بهبود قابل دیگر معالجات نمیباشد بشرط سلامت و غیر تقلبی بودن.
خوردن روزی یک قاشق از حنای جوشانده بصورت مذکور با شکر بهبود یرقان و طحال و سنگ کلیه و سنگ مثانه و شاش‌بند میدهد.
خوردن یک قاشق چای‌خوری از خشک و یا قاشقی از جوشانده او باعث سقط جنین و زیادتر از این مقدار آن خطرناک و باعث مسمومیت قاتل میشود و در صورت استعمال رافع ضرر آن خوردن لعاب کتیرا و لعاب اسفرزه میباشد.
ضماد (مالیدن) حنا بر کف پای بیمار آبله گرفته جلوگیری از بروز آبله به چشم او میکند.
بستن حنا به دست و پای زحمت‌دیده و مجروح از آتش و سوختگی باعث بهبود و پوست‌رفتگی آن میشود.
مضمضه حنا در دهان باعث بهبود جراحت و (برفک) دهان اطفال میشود.
ص: 279
مالیدن حنا جهت تحلیل ورم‌های گرم و جراحات زرد آب‌دار سریع الاثر میباشد.
مالیدن حنا با روغن رفع جرب و خارش میکند.
مالیدن حنا با آب برگ کوچک او رفع شقاق (ترک مقعد و لب و فرج) و درد زانو میکند.
بستن حنای خیسانده بسر باعث تقویت پوست و موی و سرخی رنگ مو میشود.
مالیدن حنا بر پیشانی و شقیقه‌ها منع ریختن مواد فاسد بچشم، خصوصا که با آب گشنیز خمیر کرده باشند میکند.
بستن حنا بر سر مخصوصا که آنرا با (قطران) و روغن زیتون آمیخته باشند جلوگیری از ریزش مو نموده و موجب روئیدن موی تازه میشود.
مالیدن حنا با سائیده گل تره‌تیزک باد فتق را فرو مینشاند.
مالیدن حنا با زفت و روغن گل سرخ یا بادام، زخم و جوش و جراحت سر را پاک میسازد.
مالیدن حنا با کوبیده برگ گردو بالمناصفه جهت باد و نفخ و رنج بیضه مفید و مالیدن آن بر پیشانی درد شقیقه و سردرد بادی و بلغمی را فرو مینشاند، خاصه که آنرا با نمک آمیخته باشند.
پاشیدن حنای خشک بر روی زخم، آنرا جمع کرده بهبود میبخشد.
خوردن کوبیده تخم حنا بوزن دو سه نخود با عسل و کتیرا در چند نوبت باعث تقویت قوای دماغی میگردد.
گل او لطیف و معتدل و نیم مثقال سائیده او با آب و عسل قطع نزله‌ها و انواع سردرد نموده و رطوبات مضر را جمع میکند.
مالیدن حنا التیام زخم و جراحات میدهد.
مالیدن حنا بر گلو باعث بهبود خناق و امراض حلق میشود.
ص: 280
مالیدن آن بر سر و پیشانی باعث سلامت امراض دماغی و عصبانی میشود.
مالیدن حنا بر بدن باعث تقویت اعصاب میشود.
مالیدن حنا با سرکه بر سر علاج درد سر میکند.
مالیدن حنا با موم و روغن گل سرخ یا کنجد «که موم را در روغن ذوب کنند» درد پهلو و کوفتگی اعضاء را رفع میکند.
گذاشتن حنا در لباس پشمی مانع کرم (بیت) زدن او میشود و برگ او را نیز همین خاصیت میباشد.

خاک علاج امراض: قلب و روح، ورمها، کچلی، ترس و التهاب، خفقان، گیر و بستگی شکم، خشکی پوست‌

بهترین خاکها خاک رس یا رست است، با طبیعت سرد و خشک مفید حال گرم‌مزاجها و بلغمی‌ها.
خوردن نیم قاشق خاک پاکیزه که در آب ته‌نشین کرده بخورند رفع ورمهای داخل بدن میکند.
بستن خاک که گل‌کرده ببندند رفع اورام خارج میکند، مخصوصا خاک آفتاب خورده و خاکی که زیاد در معرض حرارت آتش قرار گرفته باشد.
مالیدن خاک آفتاب‌خورده با سرکه رفع گزیدگی زنبور میکند.
خاک شور و نمک که با سرکه آمیخته بمالند در رفع کچلی سر اطفال سریع الاثر میباشد.
بوی کاهگل که گلاب بر او پاشیده استشمام کنند تقویت قلب و روح نفسانی و رفع غش و التهاب و ترس میکند.
ص: 281
عرق خاک که با گلاب و عرق گاوزبان و سنبل طیب و مانند آن بکشند رفع خفقان کرده، موجب قوت قلب و معده گرم میشود.
جمیع خاکها موجب گیر و بستگی اندرون و خشکی و خشونت بدن و رافع ضررش خوردن انیسون میباشد.

خارخسک علاج امراض: ضعف باء، درد مثانه، سنگ کلیه، فلج و لقوه، کرم، یبوست، زخم و جوش، دهان و دندان‌

بقولی سرد و خشک و بقولی معتدل که آنرا زیاد تر مفید حال گرم‌مزاجها دانسته‌اند.
خوردن یک قاشق چای‌خوری تا مرباخوری از کوبیده تخم خارخسک پوست را صاف و ادرار بسته را باز و درد مثانه را ساکن میسازد.
خوردن بهمین صورت تخم خارخسک با آب، منی را افزوده، سنگ کلیه را ریخته، شکم روان را بسته، معده بسته را گشوده، ملین طبع و رافع قولنج (شکم‌درد) گرم میباشد.
خوردن کوبیده تخم خارخسک با شراب رفع ضرر دواهای سمی کرده و ضماد آب و پخته او رافع ورمهای گرم و مانع حدوث آن و مانع ریختن مواد فاسد باعضاء میباشد.
کوبیده خارخسک با عسل و گرفتن آن در دهان رفع زخم و جوش و عفونت دهان و ورم عضلات حلقوم و درد لثه میکند، نوشیدن قاشقی عصاره برگ جوشانده او با شراب جهت رفع سم افعی و مار مفید و پاشیدن آب جوشانده خارخسک در خانه باعث گریختن کک یا کیک میشود.
ص: 282
چون نخود را در آب تازه او مکرر پرورده، یعنی روزی یک بار آب عوض کنند و پس از هفته‌ای روزی چند دانه بخورند در تقویت باء بیعدیل می‌باشد.
تخم خارخسک در افعال مانند تازه و آب و عرق اوست و مقدار مصرفش تا 5 گرم میباشد.
چون تخم خارخسک را بمقدار لازم در آب کاملا جوشانده صاف کنند و آب آنرا با روغن کنجد چندان بجوشانند تا آب تمام شده روغن بماند و بر آلتین بمالند و قاشقی خورده و اماله کنند در تقویت باء و درد مفاصل و درد کمر و نیکو کردن رنگ رخسار بی‌همتا میباشد.
چون از همین روغن با قطره‌چکان در اهلیل چکانند بطوریکه ببالا برسانند و بر آلت و کمر و اطراف بمالند جهت ریزاندن سنگ کلیه و مثانه سودمند می‌باشد.
چون تخم خارخسک را با شیر تازه سه بار پخته، خشک کنند و روزی یک کف بخورند در تقویت باء بیمانند میباشد.
اگر در طبیعت گرم‌مزاجها تولید حرارت کند بادام و مغز خیار و لیموشیرین بخورند.

خاکشی- خاکشیر علاج امراض: هاضمه، نعوظ، حصبه، خارش، بدی رنگ پوست، گرفتگی صدا، سموم، جراحت سینه، نقرس‌

با طبیعت گرم و تر، موافق جمیع امزجه.
خوردن خاکشی معده را قوت داده، غذا را هضم کرده، اشتها را تحریک نموده، مخصوصا معده‌های سرد را مفید میباشد.
ص: 283
خاکشی موجب نعوظ و بادهای سودمند شده مواد فاسد نخاع را دفع میکند، خاکشی مفید آبله و حصبه و خارش پوست و سردی احشاء و امعاء بوده بدن را چاق میکند.
چون خاکشی را با دو وزن آن شکر در آب زده تا ده روز بخورند وزن بدن را افزوده رنگ رخسار را جلا داده پوست را پاک و تمیز و شفاف میکند.
خوردن خاکشی بهمین صورت آواز و صدای گرفته را باز و یک قاشق غذاخوری او رفع سمیت ادویه و مشروبات زهردار و نصف آن که خشک در دهان ریخته جرعه‌ای آب بالایش بنوشند خونریزی سینه و جراحت سینه و ریه را بهبود میدهد.
ضماد خاکشی که کوبیده با آب خمیر کرده بگذارند ورمهای سخت را نرم کرده، سرطان و نقرس را سود میدهد.
گذاشتن ضماد خاکشی بطریق مذکور بر پشت چشم و گوش جراحت چشم و گوش را درمان و گذاشتنش بر بالای پستان رافع درد پستان و گذاشتنش بر مقعد و فرج رافع درد و ناراحتی آنها میباشد.
چون کوبیده خاکشی را با آرد خمیرکرده با نان نیم‌پز پخته بخورند و نیمگرم آنرا بر محل جگر (پهلوی راست زیر دنده‌ها) و سینه بگذارند درد جگر (کبد) و سینه و سرفه کهنه را برطرف گرداند.
چون خاکشی و عسل را زن فرزجه کرده (بخود برداشتن) در پارچه بخود برگیرد کمک به راحتی گذاشتن حمل او میکند و همچنین فرزجه آن زخم و جراحت او و امراض رحم را بهبود میدهد.
مصلح و رافع ضررش خوردن یکمثقال کتیرا میباشد.
ص: 284

خرب زه معالج امراض: بول و شیر و عرق، پوست، هضم، چشم، نزله، سنگ کلیه، غثیان، جوش‌ها، نعوظ، مثانه‌

با طبیعت معتدل و هر نوع آن از خربزه و گرمگ و طالبی و شهری و دستنبو همه از خانواده خربزه و از صنف او بوده و بهترین و بی‌آزارترین آنها گرمک میباشد.
خوردن خربزه با اغذیه کثیف مانند پنیر باعث گیر و سده در اندرون میگردد و بعد از طعام موجب کرم و تخمه میشود و بهترین اوقات خوردن آن میان دو غذا یعنی در وقتی است که غذای اول در معده هضم شده باشد.
از خاصیت خربزه است که بسرعت خود را به خلط غالب میرساند یعنی اگر حرارت در مزاج غلبه کرده باشد آنرا قوی‌تر ساخته و اگر برودت زورآور شده باشد آنرا نیرومندتر و آزارنده‌تر میسازد.
خربزه زیادتر موافق طبع و صفراوی‌مزاج‌ها و سودائی‌ها و خوردن آن در ناشتا موجب تبهای تند میشود.
خربزه باعث جریان بول و زیاد شدن شیر و عرق و لطیف‌کننده پوست و نرم کننده غذا در معده و سبب هضم طعام میباشد.
گذاشتن گوشت خربزه بر روی چشم دردناک درد و ورم آنرا فرونشانده تسکین میدهد.
مالیدن گوشت خربزه با (بوره) به تن باعث جلا و لطافت پوست و ادامه آن رفع لک و پیس و برص و بدرنگی پوست می‌کند.
ضماد پوست او که کوبیده بر پیشانی و سینه بندند، خصوصا در اطفال رفع نزله و آب‌ریزش بینی و خلط سینه میکند.
خوردن مشتی از پوست خشک کوبیده او تا چند روز با آب سنگ کلیه را میریزاند.
ص: 285
انداختن تکه‌ای پوست خربزه در دیگ غذا سبب زود پختن گوشت و طعام شده و به تجربه رسیده است.
خوردن 5 تا 10 گرم از ریشه کوبیده او با آب، قی‌آور قوی و باعث غثیان میشود.
ضماد کوبیده ریشه او با عسل زخم و جوش‌های شیر آبه‌دار را بهبود میدهد.
تخم او گرم و خشک و خوردن مشتی از کوبیده مغز آن طبع را لینت داده، سدّه‌های امعاء و جگر را گشوده باعث فربهی و نعوظ میشود.
خوردن مشتی از کوبیده مغز تخم او ادرار را زیاد کرده کلیه و مثانه را شسته مجاری بول را پاک می‌کند.
همچنین خوردن تخم خربزه جراحت مجاری بول را که از گذشتن سنگ مثانه بهم‌رسیده باشد علاج و درد و سوزش آن را تسکین میدهد.
ضماد تخم او که با پوست کوبیده باشند و بمالند پوست را جلا داده لکه‌های بدرنگ آن‌را پاک می‌کند.
سرکه و آب انار ترش رافع ضرر او میباشد.

خردل علاج امراض: رطوبات، گیر و سده، امراض دماغ، سنگ کلیه، جگر و طحال، خشکی، مفاصل، موی ریخته‌

با طبیعت گرم و خشک، مفید حال رطوبتی‌ها و سردمزاجها.
خوردن خردل که البته باید با اغذیه و کباب و سالاد و مثل آن صرف شده مقدار مصرفش زیاده از سرانگشت و قاشق کوچکی نمیباشد باعث جذب رطوبات از اعماق بدن شده، هاضم غذا میباشد.
ص: 286
خردل تحلیل‌برنده رطوبات دماغ و معده و سایر اعضاء و بازکننده سده‌های معده و امعاء و فضلات مضر و برآورنده و ریزاننده سنگ کلیه میباشد.
خردل دردهای بلغمی و بادی را از میان برده، درد و ناراحتی‌های جگر و طحال را درمان میکند.
خردل معالج فراموشی و امراض دماغی بارد (سرد- رطوبتی) میباشد.
خوردن مقدار نخودی از تخم خردل با شراب باعث سرور و حوصله و تقویت باء میشود.
خوردن خردل با عسل سینه‌درد و سرفه رطوبتی و کرم معده و تب بلغمی و سودا (خشکی طبیعت) را رفع میکند.
ضماد او که کوبیده آنرا با آب خمیرکرده ببندند نقرس و درد مفاصل و عرق النساء و ورک را علاج می‌کند.
ضماد او بر محل طحال (طرف چپ بدن زیر دنده‌ها) درد و رنج طحال را رفع و جذب مواد فاسد و مضر بظاهر بدن میکند.
مالیدن خیسانده خردل بر محل مو ریخته باعث روئیدن موی آن میگردد.
مالیدن آمیخته خردل نرم با عسل و موم روغن «مومی را که در روغن کنجد یا بادام یا روغن خوردن بر روی آتش ذوب کرده باشند» بر چهره رنگ‌رو را جلا داده، تصفیه پوست و ازاله بدرنگی و خون‌مرده زیر جلد میکند.
گذاشتن همین ضماد بر پشت چشم باعث رفع دانه پلک چشم میشود.
مالیدن خردل با سرکه رفع جرب (خارش- سودا- جوش و دانه خارش‌دار) پراکنده که بر قسمت اعظم بدن دویده باشد و انواع بیماریهای جلدی مزمن میکند.
مالیدن خردل و سرکه بر پیشانی رافع درد سر و مانع آب‌ریزش بینی و نزله و ناراحتی‌های سر و رطوب و باد و دماغ میباشد.
مالیدن خردل و سرکه بر موضع فالج و سست از کارافتاده باعث بهبود و
ص: 287
حرکت آن میشود.
مالیدن خردل و روغن بر آلت نعوظ سخت میآورد.
مالیدن خردل و سکبینج (صمغی است موجود) و آب کلم قمری خنازیر را تحلیل میبرد.
غرغره او با (آب عسل)- «که یک عسل را با دو برابر آب جوشانده باشند» جهت ورم زیر زبان و خشکی کهنه قصبه ریه و سستی و سنگینی زبان و درد دندان بغایت مفید میباشد.
کشیدن خردل به بینی عطسه‌آور و سبب بهبود مصروع و بهوش آمدن غشی و خفگی و ناراحتی رحم میشود.
فتیله او با انجیر که نرم او را با انجیر کوبیده باشند و فتیله‌مانند در گوش کنند رفع سنگینی و صدای گوش میکند.
کشیدن یا چکاندن او با آب و عسل جهت پرده‌ای که جلو چشم میآید و خشکی و خشونت پلک دارای اثر مجرب میباشد.
دود کردن خردل باعث گریز حشرات میشود.
پاشیدن خردل بر دندان دردناک که ورم نداشته باشد رفع درد آن میکند.
روغن خردل که مانند روغن بادام اخذ کنند و بمالند درد دندان را رفع و چون به رحم رسانند خفگی و ناراحتی آنرا برطرف گرداند.
خوردن قاشقی از روغن آن دردها و تبهای سرد کهنه را قطع میکند.
مالیدن روغن خردل دردهای کهنه اعضاء را دور میسازد.
مالیدن آن تحلیل ورمهای سخت میدهد.
چکاندن آن در گوش رافع درد گوش و بیحسی و کرانی گوش میشود.
مالیدن آن بر اندام، اعضاء و عضلات خشک و سخت‌شده را نرم میسازد.
خردل چنانکه گفته شد مفید حال سردمزاجها و مضر گرم‌طبیعت‌ها و باعث تشنگی و غثیان و رافع ضررش عرق و آب کاسنی و روغن بادام و سرکه و طهران قدیم ؛ ج‌5 ؛ ص288
ص: 288
آب هندوانه و مغز خیار میباشد.

خُرفه معالج امراض: تشنگی، خون‌ریزی، تب، ورم، سردرد، سوختگی، زخم سر، بی‌حسی، درد چشم، جرب و حکه، روده، زگیل‌

دانه‌ایست متداول و در دسترس با طبیعت سرد و تر مفید حال گرم‌مزاجها.
چون خرفه را روز و شبی در آب خیسانده آب او را بنوشند شدت خون و صفرا را فرونشانیده، تشنگی را رفع میکند.
خوردن آب خرفه خون‌ریزی بینی و معده و درد جگر و تب‌های گرم و درد سر و درد مثانه و روده و ورمهای گرم را بهبود میبخشد.
چون او را کوبیده با روغن گل سرخ یا بادام خمیرکرده بر پیشانی ضماد کنند درد سری را که از حرارت باشد رفع میکند.
ضماد خرفه و روغن بادام سوختگی آتش را التیام داده مالیدن آن بر محل ورم باعث تحلیل ورم میشود.
مالیدن کوبیده خرفه با شراب بر سر، معالج جوش سر میباشد.
خمیر کردن تخم کوبیده خرفه با آب و آرد جو و بستن بر عضوی که علائم بی‌حسی از آن ظاهر میشود (شقاقلوس) مانع بروز مرض میشود.
بستن این خمیر بر بالای چشم و دماغ رفع ورم چشم و دماغ و مالیدن آن بر بدن رفع جرب و حکه و سودا و خارش و جوش‌های سرخ سوزان و آنچه از این قبیل که از حرارت بهم رسیده باشد میکند.
خوردن قاشقی تخم خرفه به تنهائی یا با (ریوند) قطع تب گرم میکند.
ص: 289
اماله آب تخم خرفه رفع درد نشیمنگاه و شکم روش و درد رحم و درد روده و امعاء که از گرمی عارض شده باشد میکند.
ریشه گیاه او را که کوبیده بر زگیل ضماد گذارند رفع زگیل میکند.
دانه و داروئی پرفایده و بی‌ضرر جهت محرورین یعنی گرم‌مزاجها که در هر حالت و هرگونه رنج و مرض میتواند از آن استفاده نموده بهره ببرند.
مضر شهوت و مزاج و قطع‌کننده اشتها و زیادی آن مورث تاریکی چشم شده مصلحش نبات و مصطکی و کرفس و نعنا میباشد.

خرما علاج امراض: درد کمر، تب، سنگ کلیه، اسهال، چاقی، تقویت باء

صاحب طبع گرم و خشک موافق حال سردمزاجها.
خوردن خرما جهت سردمزاجها مفید و بدن را فربه کرده نیرو میبخشد و سینه و شش را فایده کرده، دارای غذائیت بسیار بوده، تولید خون ملایم میکند و کلیه و اعضای لاغر را نیرومند میسازد.
خوردن خرما مفاصل خشک را نرم ساخته فالج و صاحبان رنج عضلات و ورک و عرق النساء و درد کمر را سود بخشیده امراض بارده را که از سردی و بلغم باشد علاج میکند.
خوردن پخته خرما با (حلبه) تب بلغمی و سنگ کلیه را رفع میکند.
خوردن زیاد خرما سوزاننده خون و مولد خشکی و سودا و متعفن‌کننده اخلاط و سردردآور و تاریک‌کننده فکر و باعث درد چشم و درد دندان و رفع مضرت او را روغنها و خشخاش و بادام و سکنجبین میکند و در بلادی که خرما
ص: 290
عمل نمیآید باید در خوردن آن امساک بعمل آورند.
دانه خرما صاحب قوای کامل و قاشقی از سائیده او قطع اسهال سرد میکند.
پاشیدن سائیده تخم او بر روی جراحت گود شده سبب روئیدن گوشت او شده، جراحات چرکی پلید را بهبود داده پاک میکند.
پاشیدن سائیده او زخم و دانه و حرارت و خارش و سوزش چشم را نفع میدهد.
خوردن خرما که آنرا در شیر خیسانده باشند و در عقب آن شیر بخورند جهت چاق کردن بدن و تقویت باء بیمانند میباشد.

خشخاش علاج امراض: ضعف جگر، مثانه، کلیه، منی، بیخوابی، لاغری، اسهال کهنه، سرفه، سینه‌درد، التهاب، باد سرخ‌

با طبیعت سرد و تر، مفید حال گرم‌مزاجها.
خوردن تخم خشخاش و شکر خون‌ریزی و تب دق و سوزش مثانه و امراض گرم را دور میکند.
خشخاش و شکر مقوی جگر ضعیف و پشت و مثانه و کلیه و چاق‌کننده و با عسل بادآور و نعوظآور میباشد.
زیاد خوردن خشخاش قطع باء (منی) و بوئیدن بوداده او رافع بیخوابی می‌باشد.
خوردن خشخاش با هموزنش بادام، تولید خون خوب و رفع لاغری میکند.
چون خشخاش تازه را با پوست کوبیده با لعاب کتیرا قرص‌ها ساخته روزی دو سه قرص بخورند سرفه و درد سینه و سوزش بول و اسهال کهنه و تشنگی را
ص: 291
برطرف میسازد.
ضماد کوبیده تخم و پوست خشخاش ورم گرم را فرومیبرد.
خوردن یک مثقال از کوبیده پوست او در صبح و شام قطع اسهال خونی و صفرائی و التهاب روده میکند.
ضماد او که کوبیده با آب خمیر کرده به پیشانی ببندند رفع درد سر میکند.
گذاشتن پخته پوست خشخاش و شنبلیله با گلاب بر پشت چشم در ابتدای چشم‌درد جلوگیری از درد چشم گرم و مالیدنش بر بدن رفع باد سرخ میکند.
خوردن رب خشخاش که آب صاف‌کرده‌ی پخته او را با عسل جوشانده قوام آورند روزی دو سه قاشق منع نزله‌ها امثال آب‌ریزش چشم و بینی و درد و آزار سینه و سرفه و اسهال کهنه میکند.
آب پخته ریشه گیاه او تقویت جگر (کبد) علیل کرده رفع اخلاط غلیظ مضر معده میکند.
جوشانده پوست خشخاش با آب که صاف کرده با شکر قوام آورند یک قاشق مرباخوری آن باعث خواب و سستی اعصاب، مخصوصا در اطفال میشود.
خوردن این جوشانده سست‌کننده اعضاء و موجب تشویش حواس و قطع کننده باء و خراب‌کننده اشتها و هاضمه و مورث نسیان و مفسد خون و تحلیل برنده رطوبات غریزی میباشد.
این جوشانده مسکن دردها و ناراحتی‌های گرم و خشک بوده، خواب و رخوت و نشاط آنی کم‌دوام میآورد.
قوی‌تر از آن شیره او یعنی تریاک میباشد.
مالیدن سائیده گل خشخاش با آب گشنیز بر پشت و اطراف چشم و چکاندن آب صافی او رفع جوش و ثبور و سوزش و زخم پلک چشم میکند.
روغن خشخاش که تخم و پوست آنرا نیم‌کوب جوشانده صاف کنند و با روغن کنجد چندان بجوشانند تا آب سوخته روغن بماند و بمقدار قاشق کوچکی
ص: 292
بخورند خواب‌آور قوی میباشد.
مالیدن همین روغن تسکین درد واورم حار میدهد.
خوردن یک قاشق مرباخوری از این روغن نزله و سرفه حار را رفع میکند.
چکاندن این روغن در گوش‌درد و ورم گوش را که از گرمی باشد دور میکند.
رفع ضرر خشخاش و عصاره و تریاک او را عسل و شیرینی‌جات و مقویات میکند.

خطمی علاج امراض: روده، مقعد، قولنج، اسهال، خونریزی، سرفه، زخم، خنازیر، کزاز، دمل، ورم، مفاصل، هوام و حشرات‌

گیاهی آشنا با گلهائی برنگهای مختلف، با طبیعت سرد و تر، مفید حال گرم مزاجها.
آب پخته او که صاف کرده بمقدار نیم استکان با شکر بخورند روده را پاک کرده جلا میدهد.
خوردن آب خطمی رفع ناراحتی مقعد و ضرر تندی و گرمی دارو میکند.
خوردن یک مثقال (پنج گرم) از گل و برگ خشک سائیده او با آب دفع قولنج (شکم‌درد) و سبب باز شدن گیر شکم میشود.
خوردن بهمین مقدار آن بترتیب مذکور بول و حیض بسته را بازکرده سبب بهبود زخم روده و خونریزی و سرفه گرم و اسهال و درد روده و زدودن مواد سوداوی و خلط خام میگردد.
ضماد او که پخته، با روغن کنجد کوبیده بموضع درد بگذارند ورمهای
ص: 293
سخت از گرمی را نرم میکند.
گذاشتن همین ضماد بر خنازیر و کزاز و ورم و دمل و ورم پستان و مقعد سبب باز شدن سر دمل و نرم شدن آنها میشود.
بستن پخته بی‌روغن آن بر محل عرق النساء و مفاصل و نقرس باعث بهبود و درد و الم آن میشود.
گذاشتن ضماد پخته آن با روغن زیتون رفع گزیدگی هوام و حشرات و سوختگی آتش میکند.
ضماد آن با روغن زیتون بغایت برنده سریع ورمها و جراحات میباشد.
مالیدن آب پخته او بر سر باعث نرم شدن موی آن میشود.
نشستن در آب پخته آن درد و ورم مقعد را رفع و باعث تنظیم و ناراحتی عمل فرج و رحم زنان عذر نامنظم و عقیم آنها میشود.
خوردن یک کف از تخم کوبیده او با آب، سنگ کلیه را میریزاند.
خوردن یک کف تخم کوبیده او با شکر سرفه گرم را رفع میکند.
مالیدن پخته او که در سرکه جوشیده باشد بتن و رو که پس از آن در آفتاب نشینند رفع لک و پیس میکند.
مالیدن پخته او با سرکه و روغن زیتون ببدن رفع سوزش و خارش و ناراحتی گزیدگی حشرات میکند.
مالیدن یک جزو از او با دو جزو دانه خرما که کوبیده با سرکه بمالند در رفع ورم بغایت مؤثر میباشد.
پوست ریشه او بسیار ملین و محلل و خوردن پخته او اسهال و دل‌پیچه و درد و ناراحتی شکم و روده را برطرف میسازد.
گذاشتن ضماد او که با شراب پخته باشند بر زهار (پشت آلت) شاش‌بند و سنگ کلیه و درد مثانه و عرق النساء و شکاف و ارتعاش عضلات را رفع میکند.
نشستن در جوشانده او بدستور بالا سخت شدن و قفل شدن عضلات و
ص: 294
مفاصل و سختی ناراحتی اعضاء را برطرف میسازد.
مضمضه آب پخته او درد دندان که از گرمی باشد را رفع میکند.
چون ریشه او را کوبیده در پارچه بسته، در ظرف آب، زیر آسمان چندان بگذارند که آب آن تمام گشته خشک شود، سائیده او که مثل غبار شده باشد در چشم، رفع تهیج پلک چشم (زیاد بهم خوردن پلک) میکند.
خوردن یک کف از همین کوبیده سرفه گرم و خونریزی سینه را رفع میکند و آشامیدن آب پخته او نیز دارای همین اثر میباشد.
خوردن صمغ خطمی بغایت مسکن تشنگی و بندآورنده طبع روان و رافع قی صفراوی میباشد.
استفاده زیاد آن مضر معده و ریه و رفع ضررش با آب زرشک و عسل و رازیانه میشود.

خمیرترش علاج امراض: جلای پوست، دمل، خماری، تشنگی، تب و التهاب، اسهال، هاضمه، باء

با طبیعت گرم و خشک، مفید حال سردمزاجها.
مالیدن خمیرترش که در آب رقیق شده باشد بر بدن باعث بیرون کشیدن چرک و سیاهی زیر جلد و جلای پوست بدن میشود.
ضماد خمیرمایه پرنمک بر دمل و ورم باعث باز شدن سر دمل و نرم کردن ورم و تسکین درد آن میگردد.
نصف لیوان آبیکه در آن یک قاشق خمیرمایه کم‌نمک حل کرده باشند با یک قاشق چای‌خوری طباشیر و کمی زعفران جهت رفع خماری و تشنگی و تب
ص: 295
و التهاب مجرب و چون قاشقی سرکه نیز بر آن اضافه کنند اسهال صفرائی و سوزش‌دار را بند میآورد.
چون خمیر را در آب حل کرده ربع آن روغن بنفشه یا بادام بر او افزوده غرغره کنند ورم و آزار حلق را فرو مینشاند.
ضماد خمیرمایه با حنا و روغن و نمک ورم و صلابات (سفت شده‌گی) های دشوار را که باعث یأس بیمار شده باشد را نرم و علاج میکند.
چون یک جزو خردل و یک پنجم آن (شب)- «داروئی موجود» و سه برابر همه خمیرمایه اضافه کرده، در ده برابر همه آب بجوشانند تا به نصف رسد و سپس اضافه نموده و با نصف وزن آن عسل بقوام آورند جهت تقویت هاضمه بمرتبه‌ایست که صبر بر گرسنگی نتوان کرد.
خوردن مایه خمیر پاک‌کننده معده از اخلاط سوخته و رافع بلغم و نعوظآور و چاق‌کننده میباشد و چون بلافاصله بعد از معجون‌ها بخورند در تولید باء، اثر سریع میکند.
چون مایه خمیر را بسیار کوبیده با آب انار شیرین و سکنجبین و مثل آن ترتیب دهند قائم‌مقام خمر و مسکرات بوده از اسرار مکتومه می‌باشد.
مایه خمیر مضر سینه‌های علیل و رفع ضررش را کتیرا میکند و مقدار خوراک او تا نیم سیر (35 گرم) میباشد.

خیار علاج امراض: ناراحتی روده، خون و صفرا، یرقان، تب، درد سر، سخت‌زائی، هم و غم، شش و روده‌

با طبیعت سرد و تر، مفید حال گرم‌مزاجها و خشک‌طبیعت‌ها.
ص: 296
خوردن خیار، خاصه مغز او حرارت صفرا و خون و التهاب روده و تشنگی را رفع می‌کند.
مغز خیار گیر معده و روده را باز و بول بسته و سنگ‌کلیه را پاک میکند.
مغز خیار ضعفی که از خوردن مسهلات و اسهال شدید حار بوجود آمده باشد را رافع و جهت تبهای شدید و یرقان و درد سر نفع شدید میکند.
خوردن آب خیار تا 200 گرم با شکر مسهل گیر و اذیت صفرائیکه در معده و روده باشد بوده، اصولا آب خود آن بتنهائی مسهل صفرائی‌مزاجها می‌باشد.
آب خیار و شکر خاصه خیار ترش و زرد در جهت مسهلات از آب انار رسیده قوی الاثرتر میباشد، در این معنی که عمل آب انار را نیز انجام میدهد.
چون قدری قرنفل در آب خیار خیسانده روز دیگر صاف کرده با آب و عسل بنوشند رنگ‌رو را صاف و کدورت آنرا برطرف میسازد.
مغز و آب خیار گیرها و انسدادهای گرم‌مزاج را دور و خفقان را در ظرف یکروز رفع میکند.
خوردن مغز خیار مانع تولد و ظهور شپش و مالیدن کوبیده او جرب و خارش و سوزش و دانه‌های سوزش‌دار پوست را رفع و خشونت و زبری را برطرف میسازد.
خوردن مغز خیار التهاب معده و روده و دردسر و ورمهای گرم را مفید و خوردن 12 گرم از پوست خشک او در تسهیل ولادت بغایت مؤثر میباشد.
بوئیدن خیار باعث شادی و نشاط روح حیوانی شده دردسر گرم را نفع میدهد. ترشی خیار دیرهضم اما حرارت مزاج را فرو مینشاند.
تخم خیار سردتر از خیار و بول را رانده صفرای سوخته را توسط ادرار اخراج میکند.
تخم خیار که خیسانده بکوبند و شیره بکشند تبهای گرم و ورم کبد و طحال و درد شش و زخم آن را که از حرارت باشد، بسرعت بهبود میدهد.
ص: 297
ضماد تخم خیار با بوره و عسل ورمها را تحلیل میبرد.
مضر مزاج و طبایع سرد و خام‌کننده غذا و مولد خلط خام و درد پهلوها و چون در معده گرم‌مزاجها فاسد شود تولید خلط خام سمی کرده، مصلحش (نانخواه) و معجون‌های گرم و عسل میباشد.

خیار چنبر علاج امراض: نفخ و باد شکم، گیر معده، بول بسته، التهاب، درد معده و روده، کلیه و مثانه‌

با طبیعت سرد و تر، مفید حال گرم‌مزاجها.
مغز خیار چنبر تشنگی را فرو نشانده، مسکن حرارت میباشد.
مغز خیارچنبر سنگ کلیه و مثانه را ریخته، التهاب معده و درد روده و جگر را تسکین میدهد.
مغز خیار چنبر سریع الهضم و تخم او بول بسته را باز میکند.
تخم خیار چنبر قوی‌تر از خود آن و مفتح یعنی بازکننده گیرهای معده و مزاج که از حرارت باشد و پوست و باطن بدن را جلا میدهد.
پوست و گوشت او مولد باد و نفخ و شکم درد و دیرهضم و خلطی که از او بهمرسد مستعد عفونت میباشد.
خوردن برگ او رفع سم‌گزیدگی سگ میکند، خوردن خشک کرده برگ او اسهال صفراوی را سود می‌دهد. خوردن گوشت و پوستش مضر و مصلحش عسل و مویز و رازیانه میباشد.
ص: 298

دارچین علاج امراض: عفونت، باصره، نزله، سرفه، عطش، قلب، ترس، هاضمه، مالیخولیا، مغز و کبد

با طبیعت گرم و خشک، مفید حال سردمزاجها.
خوردن دارچین چه بصورت پاشیدن روی غذا، چه بگونه جوشاندن و دم کردن که مثل چای تهیه کرده با اقند یا نبات بیاشامند بازکننده گیر و اشکالات معده و روده و پزنده غذا و لینت‌دهنده مزاج بلغمی‌ها و سردمزاجها میباشد.
خوردن دارچین موجب فرح و انبساط دل شده، حفظ قوتهای نفسانی و حیوانی نموده عفونت و اخلاط مضر و سموم بدنی و غذائی را دفع میکند.
دارچین پوست صورت و بدن را جلا داده، باصره را قوت بخشیده، نزله و سرفه رطوبتی و بدی مزاج و عطش مفرط و قلب و گرفتگی و وحشت دل و ترس و هراس را که از سردی باشد دور میسازد.
دارچین هاضمه را قوت بخشیده، جنون و مالیخولیا را به تخفیف آورده تقویت قوای رئیسه بدن مانند مغز و قلب و دل و کبد میکند.
دارچین بول و حیض بسته را رانده، زیاد خوردنش جنین را ساقط میکند.
دارچین بادهای غلیظ مانند باد و نفخ شکم و اندام و ورم اعضای درون و برون را رفع و جگر و طحال را اصلاح و مسامات عروق را باز و درد کلیه و شاش‌بند را رفع می‌کند.
دارچین بدبوئی دهان را دور و شهوت و میل جماع را تقویت و رطوبات دماغی را جمع و صوت و صدا را باز میکند.
دارچین مایعات لزج و رطوبات قصبه ریه و حنجره و هر رطوبت که از بلغم و زیادی آب بدن باشد را دور میسازد.
دارچین اقسام فتق (باد- ورم) مانند ورم بیضه و ورم شکم و دست و پا را
ص: 299
دفع و عفونت را از زخمها دور میکند.
دارچین امراض دماغی و مغزی مانند فکر و خیال و ترس و وسوسه و مالیخولیا و جنون را که از زیادی رطوبت و بلغم باشد و همچنین عصبانیت و کم تحملی و بیحوصلگی از سردی را رفع میکند.
خوردن جوشانده دارچین و مصطکی آروغ و ناراحتی آنرا رفع و تقویت دستگاه گوارش بلغمی‌مزاجها میکند.
کشیدن دارچین بچشم که آنرا مانند غبار سائیده مثل سرمه یکی دو میل بچشم بکشند جهت قوت باصره و رسانیدن اثر دواهای معالج بچشم دارای اثر سریع می‌باشد.
مالیدن خیسانده او بر آلت لذت جماع را چندان میسازد.
ضماد دارچین که با آب خمیر کرده بمالند یا روی جراحت بگذارند جوش‌های آبدار را خشک و مالیدن بر پوست مبتلا به برص رافع لک و پیس آن میباشد.
مالیدن دارچین خیسانده که مثال سدر بتن بمالند تب و لرزهای بلغمی و سوداوی را رفع و جهت رفع رعشه و لرزش عضلات بی‌اندازه مفید میباشد.
خوردن دارچین و مالیدن آن بصورت خمیر بر بواسیر موجب ضعف و از میان رفتن بواسیر شده درد و ورم آنرا تسکین میدهد.
مالیدن دارچین خیسانده بر پشت چشم و اطراف آن رفع پریدن چشم میکند.
روغن دارچین که هر 50 گرم دارچین را در 300 گرم روغن کنجد ریخته یک هفته بگذارند و در هر فرصت هم بزنند و صاف کنند در جمیع افعال مانند خود دارچین میباشد و مالیدنش بر بدن لرزش و رعشه و لقوه و فلج و مثل آن را رفع میکند.
مالیدن روغن دارچین بر محل گزیده شده، زهر عقرب و رتیل و کنه و مثل آنرا بیرون آورده رفع قشعریره (جمع شدن پوست و راست شدن مو که از ترس و
ص: 300
تعجب و سرما و مثل آن باشد) میکند.
مالیدن روغن دارچین بر بدن قاطع تبهای دائمی که از غلبه خلط بلغم بهمرسیده باشد میباشد.
عرق دارچین که مثل عرق بید و کاسنی و بیدمشک اخذ میکنند از خود او سریع الاثرتر و در رفع یرقان (زردی) و بادهای رحم و مقعد که از رطوبت و سردی باشد بیعدیل میباشد.
چکاندن عرق دارچین در گوش رفع سنگینی گوش میکند.
دارچین مضر حال گرم‌مزاجها و صفراوئی‌ها و مضر مثانه ایشان و مصلحش خوردن کتیرا و لیموی شیرین و مغز خیار میباشد.

دل- دل گوسفند علاج امراض: شبکوری، سستی عضلات، دل و مغز، شکم و امعاء

با طبیعت گرم و خشک و دیرهضم و دیرگذر و بهترین آن دل پرندگان و دل بره میباشد، مفید حال سردمزاجها.
دل خوب پخته شده تقویت دل و رفع خفقان (قلب‌گرفتگی) میکند.
چکاندن خونابه دل که از کباب کردن او بچکد شبکوری را رفع میکند و مجرب می‌باشد.
بوعلی سینا گوید هر عضو را با خوردن مثل آن باید علاج نمود باین صورت که ناراحتی قلب را با خوردن دل و مغز را با مغز و شکم و امعاء را با سیرابی و شیردان و سنگ‌دان و سستی عضلات دست و پا را با خوردن پاچه و آب آن و این ساده‌ترین راه علاج اعضاء و اندام میباشد.
ص: 301

دنبه معالج امراض: اعصاب و عضلات، خشک و کوفتگی، هضم و اشتها، جهیدن اعضاء

مراد دنبه گوسفند است با طبیعت گرم و تر مفید حال سوداوی (خشک) مزاجها، در خاصیت نرم‌کنندگی ورمهای سفت و لینت اعصاب.
چون دنبه را ورقه کرده ببندند تا متعفن شود علاج خشکی و کوفتگی و رنج عضو و تشنج (لرزیدن و جهیدن عضو) و عضو خشک‌شده و کزاز را مجرب و چرب کردن با آن بدن را قبل از استحمام باعث نرم کردن پوست و مسامات میباشد.
دنبه دیرهضم و مانع میل طعام و ضعیف‌کننده اشتها و بسا که پر خوردن آن در سردمزاجها مرگ مفاجا بیاورد، و مصلحش که رفع مضرت آن میکند سرکه و ترشیجات و ادویه گرم طبیعت میباشد.

دوغ علاج امراض: فشار خون، زهر و سم، معده، اسهال، تب دق، تشنگی، غش و ضعف‌

با طبیعت سرد و تر، مفید حال گرم‌مزاجها.
دوغ تازه که چربی ماست آنرا کاملا گرفته باشند فشار و غلیان خون را فرو نشانیده تحریک اشتها و باء گرم‌مزاجها میکند.
دوغ تازه بدن گرم‌مزاجها را فربه و حرارت را در مزاج و وجود آنها نشانیده حدت و اذیت سموم گرم را دفع میکند.
ص: 302
نوشیدن دوغ، دق تشنگی و معده حار و التهاب کبد را خاموش میکند.
خوردن دوغ با زنگ آهن و (اطریفل) معده را قوت داده و با سنگ و آهن داغ‌کرده او که سنگ و آهن را در آتش تابیده در دوغ انداخته پس از سرد شدن بخورند اسهال گرم را بند آورده، بدن را چاق میکند.
خوردن دوغ با نان خشک که دوغ آن بمقدار کافی خورده شود و نان آن از 30 گرم تجاوز نکند تب دق را قطع میسازد.
چون تخم خرفه را کوبیده در دوغ خیسانده، خشک کرده، سه مرتبه تکرار کنند و خشک کنند، خوردن اندکی از آن رفع تشنگی و طلب آب تا چند روز میکند و این از اسرار مرتاضین میباشد.
دوغ در تبهای خلطی که از غلبه یکی از اخلاط بوده باشد در معده متعفن میگردد و اصلاح آن با، قی کردن و خوردن سکنجبین که با به پخته شده باشد میشود و چون در معده رطوبتی مزاج ترش شود باعث غش و ضعف و مصلح او خوردن شیرینی‌ها و مرباهای گرم‌مزاج مانند عسل و مربای شقاقل و امثال آن میباشد.

رز- درخت انگور علاج امراض: بی‌اشتهائی، تنگ‌نفس، قی و غثیان، خفقان قلب، زخم روده، التهاب، بواسیر، اعصاب‌

با طبیعت سرد و خشک، مفید حال گرم‌مزاجها و بلغمی‌ها.
برگ و عصاره برگ درخت مو معده‌های گرم را قوت بخشیده قی و غثیان را رفع و حفظ جنین از اسقاط میکند.
چون برگ رز را جوشانده، صاف کنند و با قند بقوام آورند جهت تحریک
ص: 303
اشتها و رفع صفرا و خمار و اخلاط رقیقه معده و خفقان صفراوی و غثیان و اسهال نافع و گاه باشد که بسبب قوت جلادهندگی باعث گشودگی مزاج میشود.
آشامیدن عصاره برگ مو خمار را رفع و تنگی نفس را فایده و بول را باز و زخم روده و اسهال را نفع میدهد، خواه با نوشیدن، خواه با حقنه (اماله) ضماد برگ و ساقه او جهت درد سر و ابتدای ورم گرم معده و سایر اعضا و التهاب اورام، خصوصا با آرد جو مفید و خوردن صمغ و آب منجمد درخت انگور بسیار جلادهنده و یا بس بوده که اسهال را نفع میدهد.
آشامیدن صمغ او با شراب سنگ مثانه را اخراج و رفع رنج طحال میکند.
ضماد صمغ او بیماری پوست را رفع و خارش پراکنده را مفید و بسیار مالیدنش با روغن زیتون موی را نازک و زائل میسازد.
آب چوب رز که در حین سوختن تراوش کند، رفع زگیل میکند.
خاکستر چوب و تراشه او که کاملا نرم شده باشد با سرکه رفع بواسیر و با روغن گلسرخ و سرکه و سداب رفع ورم طحال میکند.
آب چوب و سائیده چوب او با پیه کهنه و روغن زیتون و عسل استخوان شکافته را بهم آورده سستی مفاصل را رفع و عصب را محکم میسازد.
آب چکیده از سوخته چوب او با بوره ارمنی گوشت زیادی زخمها را برده و با سرکه رفع گزیدگی حشرات و دندان سگ دیوانه و ورم غده مانند میکند.
مالیدن گرم‌کرده همین مخلوط بواسیر را سود بخشیده، خوردن مقدار دو نخود آن، زخم روده را بهبود میدهد.
خوردن شکوفه رز، خاصه رز بیابانی، بمقدار یک الی دو مثقال حبس اسهال کرده، بول بسته را باز و خون گشوده را از خارج و داخل بند میآورد.
خوردن شکوفه او معده را قوت بخشیده، مانع ترش شدن طعام در معده و ضماد او رفع ورم و التهاب معده و ورم چشم و خارش و جوش و جراحات خبیثه
ص: 304
میکند.
خوردن شکوفه او مواد گرم بدن را رفع و برداشتنش حیض جاری را قطع می‌کند.
چون شکوفه رز را در سفالی بسوزانند و غبار مانند سائیده در چشم کنند درد آنرا برطرف و با عسل عقربک (جراحت گوشه ناخن) و دانه پلک (سنده‌سلام) و سستی بن دندان و خون او را سود میدهد.
آب پخته ریشه رز بقدر 150 گرم با قدری شکر مسهل رطوبات و زرداب می‌باشد.
سوزانده پوست رز که بدندان کشیده مسواک کنند در قطع خون لثه مجرب میباشد.
روغن رز که شکوفه آنرا در روغن زیتون کرده بعد از سه روز تجدید نمایند «مرتب شکوفه ریخته پس از سه روز چلانده دور ریخته تازه بریزند» با قوه جمع کننده و منع‌کننده و قائم‌مقام روغن گل سرخ و مالیدنش عرق را بند آورده، جراحات دونده و جوشش دهان را علاج میکند.

روغن خوردن- روغن حیوانی علاج امراض: سم‌خورده، خشکی پوست، حلق و گلو، سرفه، طحال، کلیه، شاش‌بند، دل‌پیچه، اسهال‌

لطیفترین روغن‌ها روغن گاو، بشرط تازگی، و هرچه مانده و کهنه بشود بر گرمی و خشکی و ناراحتیش میافزاید، اگرچه کلیه لبنیات را تازگی آنها مفید میباشد.
روغن محلل و پزنده اورام و سخت‌شده‌ها و مقاوم در برابر سموم و زهرها و
ص: 305
مانع رسیدن زهر سم مار افعی به قلب میباشد.
مالیدن روغن پوست بدن را نرم ساخته، باعث پاک شدن جلد از فضول و سیاهی‌ها میباشد.
چکاندن روغن در بینی و خوردن آن فضول و کثافت آنرا پاک میکند.
روغن باعث چاقی بدن و رافع یبوست و خشکی پوست بدن و مالیدنش بر گلو رفع خشکی حلق و جلوگیری از سرفه میکند.
کره و روغن گاو مفید یرقان (زردی) و طحال و سنگ‌کلیه و آشامیدن تا یک سیر (75) گرم او با شکر شاش‌بند و عسر بول را مجرب و خوردنش با آب گرم و قی کردن رفع سموم خوردنی‌ها میکند.
اماله روغن با آب خاکستر (خاکستر را در آب ریختن و آب روی آنرا گرفتن) رفع زحیر (دل‌پیچه- اسهال با پیچ و درد) و زخم روده میکند- برداشتن روغن با پیه مرغ که پیه را در روغن بطوریکه نسوزد و بالای آتش ملایم باشد ذوب کنند و با پنبه یا پارچه تمیز بخود برگیرند رحم را از کثافات پاک و قطع بواسیر و خونریزی و شقاق میکند.
کشیدن روغن پاکیزه خالص بیغش با سائیده تاجریزی بچشم معالج ضربان (کوبیدن) چشم میباشد.
مالیدن روغن بر داخل و خارج گلو تسکین خناق و درد و جراحت آن میدهد.
مالیدن مکرر او بر اورام رفع ورم و مالیدنش بر جراحاتی که لازم نباشد دهانه آنها بهم بیاید جلوگیری از بهم آمدن دهانه زخم میکند.
مالیدن روغن کهنه با حنا جهت جرب (خارش- جوشهای خارش‌دار) بیعدیل میباشد.
خوردن زیاد آن مضر امراض رطوبی و مولد صفرا در گرم‌مزاجها و ناراحت کننده معده ضعیف و هاضمه و مصلحش در گرم‌مزاجها ترشیها و در سردمزاجها
ص: 306
شیرینی‌ها میباشد.

روناس علاج امراض: حیض و شیر و عرق، سقط جنین، سستی اعضاء، درد ورک، عرق النساء، کبد و طحال‌

کوبیده ریشه گیاهی که مورد استفاده رنگرزان بوده، زنان نیز در قدیم با آن همراه (رنگ) موی سر و ابرو سیاه میکردند.
با طبیعت گرم و خشک، مفید حال تر طبیعت‌ها و سردمزاجها. خوردن مقدار دو سه نخود آن گیر و انسداد معده و روده را باز کرده حیض و شیر و عرق و ادرار را روان میسازد.
خوردن و برداشتن او موجب سقط جنین میشود.
پختن او با عسل و بستنش بعضو درد ورک و عرق النساء و سستی اعضاء و اندام را برطرف میسازد.
مالیدن پخته او با عسل یرقان و فلج را رفع میکند.
خوردن قاشقی از پخته او با سکنجبین یا ضمادش بمحل درد رفع سنگینی و ناراحتی کبد و طحال میکند.
برداشتنش حیض را رانده اسقاط جنین و مشیمه میکند.
خورنده‌اش باید هر روز به حمام برود و چون در خوردن دارای ضرر زیاد مانند بول خون و مضر مثانه است بهتر ترک خوراک آنست و رافع ضررش کتیرا و بادیان میباشد.
ص: 307

ریباس علاج امراض: جگر و احشاء، قی و غثیان، خون، صفرا، مستی و خمار، خفقان، ترس و دلهره، مالیخولیا، اسهال‌

با طبیعت سرد و خشک، با قوه قابضه (جمع‌کننده) مفید حال گرم‌مزاجها.
خوردن ریباس معده و جگر و احشاء گرم‌مزاج را قوت میبخشد.
ریباس تشنگی را برطرف و قطع قی و غثیان میکند.
ریباس حدت و اذیت خون و صفرا را تسکین میدهد.
خوردن ریباس چه بصورت آب ساده او و چه بصورت شربت و چه بطور غذا در اثرات یکسان و رفع مستی و ناراحتی خمار میکند.
ریباس بواسیر گرم را تسکین بخشیده، طاعون و وبا و خفقان دل و وسواس و مالیخولیا و اسهال و یرقان و تبهای حاره و کل امراض حار و آنچه را که از گرمی باشد علاج میباشد.
خوردن ریباس اشتها را در گرم‌مزاجها تحریک میکند.
خوردن ریباس جلوگیری از بروز دمل و جوش و خارش و کورک و مثل آن میکند.
چکاندن آب ریباس در چشم سبب تقویت نور بصر در گرم‌مزاجها میباشد و رفع لک سفید چشم آنان میکند.
ضماد ریباس با آرد جو که هر دو را با هم کوبیده باشند و بر بدن بمالند جلوگیری از جوش و کورک و رفع باد سرخ میکند.
شربت ریباس نافع وحشت و خیالات و جنون و بخارات و سوزش و سوختگی در گرم‌مزاجها میباشد.
ریباس مضر سینه و باء و جمع‌کننده اعصاب در سردمزاجها و مورث قولنج و درد و رنج شکم آنان بوده، شربت نعنا و عود و خوردن بیدمشک و عسل و از
ص: 308
این قبیل رفع مضرات آن میکند.

ریحان علاج امراض: دل و دماغ، معده، جماع، نعوظ، حیض، عرق، عطسه، ورم، قلب، غش، سنگ مثانه‌

در طبیعت گرم و خشک همراه رطوبت مفید، سودمند حال سردمزاجها.
خوردن ریحان قوت معده و دل و دماغ داده، شادی و نشاط آورده تقویت فم معده کرده نعوظ و میل جماع می‌آورد.
ریحان شیر زنان را زیاد و جاری ساخته، حیض و عرق را روان و ورم‌ها را پخته تحلیل میدهد و بوئیدن کوبیده او که در دستمال کرده ببویند عطسه میآورد.
ریحان طبیعت را نرم و مزاج را ملین و گرفتگی قلب را رفع و غش و تنگ نفس و ضعف کبد سرد و گیرهای طحال را دفع و شامه را تقویت و سنگ مثانه را میریزاند.
چکاندن آب ریحان با سرکه و کافور در بینی خون دماغ را بند میآورد.
پاشیدن گرد کوبیده او که مثل غبار شده باشد در چشم آب‌ریزش چشم را رفع و نور آنرا زیاد و باعث بینائی و قوت چشم میشود.
مالیدن آب آن بر پشت و حوالی چشم ورم چشم و آب و کثافت جاری آنرا رفع و مالیدن آن بمحل گزیدگی عقرب و زنبور و مار آبی درد آنرا ساکن و زهر آنرا خنثی میسازد.
کوبیده ریحان با آرد جو و روغن گل سرخ یا بادام و سرکه که خمیر کرده بگذارند ورم گرم را برده و ضماد آن بر پستان درد و ورم پستان را مفید و مانع ورم پستان شده و تولید شیر میکند.
ص: 309
جویدن آن دهان را خوشبو و کندی دندان را برطرف و اخلاط و رطوبت سینه و شش را رفع میکند.
چون برگ ریحان را لوله کرده در گوش کنند درد گوش را برطرف میکند.
خوردن تخم او مانع تولد سودا و مفید شاش‌بند و فروبرنده نفخ و باد شکم می‌باشد.
کوبیده او که با آب خمیرکرده بر پستان گذارند موجب زیادی شیر میشود.
نیم مثقال از تخم ریحان را که با شربت قند بخورند باعث قوت قلب میشود.
تخم او بنام تخم شربتی را که مشتی کوبیده بجوشانند و صاف کنند و آنرا با یک استکان روغن زیتون چندان بجوشانند تا آب تمام شده روغن بماند و آنرا سه روز با آب گرم بخورند کرم معده را میریزاند.
روغن او که بهمین صورت تهیه شود و بمالند درد و رنج‌های اندام را که از سردی و سرمازدگی و رطوبت بهم رسیده باشد علاج و رطوبات را تحلیل برده، باعث تقویت اعصاب میشود.

زاج علاج امراض: ورمهای سفت‌شده، جرب و سودا، خارش فرج و مقعد، جراحات و عفونت، خونریزی، خون‌دماغ‌

زاج یا ذاک یا زاق جماد معدنی‌ایست شبیه سنگ در رنگهای سفید و سرخ و زرد و مایل به سبز با محل استفاده‌های فراوان که از همه‌جا مثل عطاری‌ها به سهولت فراهم شده بدست میآید.
با طبیعت گرم و خشک، مفید حال رطوبتی‌ها و سردمزاجها.
مالیدن آب زاج که او را در آب حل کرده باشند با آب گشنیز باد سرخ و
ص: 310
ورم سفت شبیه به خنازیر بنام (سعفه) را که به گوشت چسبیده باشد و جرب (سودا) و حکه (خارش مقعد و فرج و پوست) را رفع میکند.
پاشیدن سائیده زاج بر روی زخمهای بد خراب و جراحات عفونی باعث بهبود و جمع شدن و علاج آنها میشود.
پاشیدن سائیده زاج بر روی جراحاتی که خون از آنها جریان داشته باشد قطع جریان خون آنها میکند.
دمیدن همین سائیده که مثل غبار نرم شده باشد در بینی قطع رعاف (خون‌دماغ) میکند.
پاشیدن غبار زاج در چشم یا کشیدنش مثل سرمه زخم گوشه‌های چشم و چرک و فساد جاری آنرا علاج و خشک میکند.
مالیدن سائیده زاج با عسل بر بواسیر و نواصیر (بواسیر چرکی) باعث بهبود و علاج آن میگردد.
مالیدن سائیده زاج و عسل بر زخم پشت گوش جراحت آنرا بهبود بخشیده و چکاندنش در گوش رفع چرک آن میکند.
خوردن نرم‌کرده زاج با آب تا مقدار چهار نخود در کشتن اقسام کرم معده مجرب و زیاده از شش نخود او کشنده از طریق مرض سل میباشد.
چون دو جزو او را با یک جزو اقلیمیا (داروئی موجود) و سرکه کهنه سائیده در ظرف سفال ریخته چهل روز در آفتاب گرم تابستان گذارند و به بدن بمالند لک بدرنگ و کثافت پوست را پاک میکند.
مالیدن همین مایع بر روی زخمی که گوشت زیاد آورده باشد سبب بردن اضافی آن میگردد.
غرغره اقسام زاج یعنی هر رنگ و هر نوع باشد با سرکه در فروانداختن و بیرون آوردن زالوئی که بحلق چسبیده باشد بیمانند میباشد.
مالیدن سرکه‌ای که زاج در او حل کرده باشند به سر، باعث سیاه کردن موی
ص: 311
سر میشود.
اکثرا زاج مفید حال سردمزاجها و زیان‌آور گرم‌مزاجها بوده خصوصا در خوردن و آشامیدن و رفع ضررش را شیر تازه و روغن تازه میکند.

زردآلو علاج امراض: کرم و قبض شکم، التهاب، خون و صفرا، تب گرم، برص و لک و پیس، سنگ کلیه‌

بهترین آن شیرین پر آب و کم‌جرم آنست و خشک او بهتر از تازه آن میباشد، با طبیعت سرد و تر، مفید حال گرم‌مزاجها.
خوردن زردآلو گیر و سده‌های درون را باز کرده باعث تلیین مزاج و نرم شدن سفتی‌ها و بستگی‌ها میشود.
زردآلوی شیرین موافق گرم‌مزاجها که مزاج را لینت داده تا در معده فاسد نشده باشد جلوگیری از تشنگی و التهاب میکند.
زردآلو غلیان و ناراحتی را تسکین داده، خون و صفرا را نفع رسانده، خصوصا ترش او که آروغ را رفع میکند.
چون خشک او را خیسانده، بیمار تب گرم و سرد بخورد و آب گرم و عسل بعد از آن بنوشد و قی بکند اخلاط مزاحم بدن او را رفع کرده تب او قطع میشود.
هرگاه بعد از خوردن زردآلو خون بگیرد خون سفیدرنگ مشاهده میشود و لذا مداومت بآن باعث برص و لک سفید میگردد.
مغز دانه تلخ او گرم و خشک و مغز شیرین او گرم و تر و باددار و روغن همه قسم آن بادشکن و ملین و ریزاننده سنگ کلیه میباشد.
مالیدن روغن مغز زردآلو خشکی و زبری پوست را برطرف و غرغره‌ش
ص: 312
خشونت حلق را دور میسازد.
خوردن بقدر یکمثقال (5 گرم) از روغن مغز تلخ او کرم را کشته مسهل قوی بیرون آوردن کرم میباشد.
خوردن و مالیدن روغن مغز او ورمها از جمله ورم مقعد را نرم و سنگ کلیه را ریخته و دل‌پیچه سرد و بواسیر ظاهری و داخلی را رفع میکند.
مالیدن روغن آن با تریاک مسکن جمیع دردهای اندام بوده، چکاندن آن در گوش قطع درد گوش کرده سریع الاثر و در سایر افعال نزدیک به روغن بادام تلخ میباشد.
خوردن آب برگ پخته او کرم معده را ریخته، مالیدنش ورمها را تحلیل برده، خوردن برگ خشک سائیده او بمقدار کفی قطع اسهال و خوردن سائیده شکوفه او قطع خونریزی باطنی و پاشیدنش بر زخم قطع خونریزی جراحات میکند.
مقدار خوراک از روغن او تا دو مثقال 10 گرم میباشد.

زردچوبه علاج امراض: یرقان، استسقا، خارش و زخم، نور چشم، درد دندان‌

با طبیعت گرم و خشک، مفید حال بلغمی‌ها و سردمزاجها.
زردچوبه گیر و ورم و سده جگر و یرقان و استسقا را نفع میدهد.
ضماد او با شراب «خمیر کردنش با شراب و گذاردن یا مالیدن» جوش و سوزه بدن را رفع میکند و مالیدنش با شراب رافع خارش میباشد.
پاشیدن سائیده او خون و رطوبت زخم را خشک میکند.
جویدن و مسواک کردن با آن درد دندان را دور میسازد.
ص: 313
سرمه او که مانند غبار سائیده بکشند تقویت نور بصر و سفیدی اندک چشم می‌کند.
داخل کردن زردچوبه در مرهمها تحلیل اورام قروح داده، جراحات را نفع میدهد.
بغایت مضر قلب و مصلحش لیموترش و لیموشیرین و بالنگ می‌باشد.

زرشک معالج امراض: قلب و جگر، معده، هضم، احشاء و امعاء، ورمها، ضعف اشتها، قبض و بستگی، خفقان قلب، غثیان‌

با طبیعت سرد و خشک و قابض (بهم‌آورنده). مفید حال گرم‌مزاجها.
خوردن زرشک صفرائی‌ها و گرم‌مزاجها را مفید و باعث قوت دل و جگر و معده ایشان شده، مانع ریختن مواد فاسد باعضا میباشد.
زرشک قاطع صفرا و رافع تشنگی و عطش دائمی و مسکن حرارت معده و کبد و باعث جریان خون و با ادویه گرم جهت سردمزاجها و با افسنتین (گیاهی موجود با اثر داروئی) که شربت کرده بخورند جهت تقویت هاضمه و آب زرشک رفع قی و غثیان میکند.
خوردن زرشک با زعفران که بصورت مربا بخورند سفتی و ورم جگر را نافع و خوردن آن به تنهائی زخم معده و اسهال را مفید و اسهالی را که از ضعف احشاء باشد درمان میکند.
چون زرشک را کوبیده بصورت خمیر ضماد کرده بگذارند ورمهای گرم را که در اعضاء ظاهر شده باشد صاف و شربت زرشک که یک جزو آب زرشک و نیمی آب لیمو و یک جزو آب بوده با شکر به قوام آورند جهت سموم کشنده و
ص: 314
گزیدن مار و افعی و خفقان و غثیان و ضعف اشتها مؤثر و مجرب می‌باشد.
هرگاه آب ترنج و مروارید سائیده را به مربا یا شربت زرشک اضافه کرده بخورند در جمیع امراض بی‌عدیل و قائم‌مقام تریاق میباشد.
عصاره آب و شربت زرشک در افعال قویتر و لطیف‌تر از خود آن و بدلش دو وزن آن زرشک بی‌دانه و برای رفع قبض و بستگی آن بهتر آن است که با شکر خورده شده یا بصورت شربت و مربا درآورند.

زعفران علاج امراض: بیهوشی و کم‌حواسی، عفونت، بستگی بول، شهوت و جماع، ثقل و گیر، طحال و جگر، زایمان، سنگ کلیه، رحم و مقعد، آب‌ریزش‌

با طبیعت گرم و خشک، مفید حال سردمزاجها و مرطوبی‌ها.
خوردن زعفران فرح و انبساط آورده، مقوی فهم و حواس میباشد.
زعفران باعث پختن و تحلیل طعام شده رفع عفونت غذا و اخلاط میکند.
زعفران اخلاط بلغمی را از میان برده بول بسته را باز و بول باز را بند میآورد.
خوردن زعفران محرک شهوت جماع و مقوی باء بوده تقویت روح حیوانی (شهوت و غضب) و جگر و احشاء و آلات تنفس میکند.
خوردن زعفران خنده و سرور و مضحکه آورده، چرک پوست و بشره و کلیه را پاک میکند.
زعفران خواب‌آور و جهت باز کردن گیر و بستگی‌های مزاحم جگر و طحال و رسانیدن قوه ادویه باعضاء مؤثر میباشد.
خوردن دو سه نخود او موجب سرعت زایمان شده، رفع زحمت آن میکند.
ص: 315
خوردن در هر روز تا 5- 6 قیراط هر قیراط (معادل چهار جو) زعفران رفع بیماری طحال و آشامیدن او در شربت رفع خمار میکند.
خوردن همین‌مقدار در چند روز با عسل سنگ کلیه را میریزاند.
مالیدن زعفران به پشت چشم رافع آب‌ریزش و رطوبات و سرخی چشم و مالیدنش بر گوش رافع ورم گوش و بر جلو سر و پیشانی، رافع درد سر و بیخوابی سردمزاجها میباشد.
در کیسه کوچک ریختن و آویختن آن در زیر جامه رفع درد رحم و مقعد رطوبتی‌ها و بلغمی‌ها میکند.
سرمه زعفران که سائیده با میل بچشم بکشند باعث نور و جلای بصر شده، رفع آب‌ریزش و پرده جلو دیده و نورزدگی و خارش و جراحت آن میکند.
پاشیدن سائیده زعفران بر روی زخم جلوگیری از سیلان (خون آمدن) آن میکند.
مالیدن سائیده زعفران و فرفیون (نوعی صمغ، موجود) که با آب حل کرده باشند بر مفاصل و نقرس رافع آزار آن میشود.
چکاندن آبی که در آن زعفران حل کرده باشند در بینی درد سر و بیخوابی را رفع می‌کند.
گفته‌اند چون مقدار 25، 30 گرم آنرا نرم کرده، با کمی لعاب مالیده بصورت گردوئی درآورده زن بخود آویزد رفع سخت‌زائی او نموده باعث سرعت و سهولت ولادت او میشود و آویختن آن بر مادیان حامله نیز جهت تسهیل ولادتش دارای همین اثر میباشد.
چون زعفران را در روغن زیتون یا کنجد پنج روز خیسانده، هر روز بر هم زنند و در آخر صاف کنند، مالیدنش بر عصب ضعیف باعث تقویت آن و بر رحم، رافع نفخ و سفتی و ورم او میگردد.
مالیدن این روغن نرم‌کننده هر عضو سست‌شده و خشک‌شده بوده و در
ص: 316
بینی چکاندنش خواب‌آور میباشد.
مالیدن روغن زعفران بر پهلو رافع درد پهلو و ذات الجنب میباشد.
مالیدن آن بر داخل رحم، رحم را از فضول و کثافات و جراحات و جوش و ثبور پاک میسازد.
برداشتن این روغن با موم و مغز استخوان قلم که پنبه طبیعی یا پارچه پنبه‌ای نرم بآن آغشته زن بخود برگیرد هر زخم و جراحت عفونی سخت علاج و جراحات خبیثه مانند سوزاک و سفلیس و سرطان زخمی را نافع و سبب التیام آن میشود.
برگ گیاه زعفران که سائیده بر جراحات بپاشند باعث بهبود و مانع دویدن و رسیدن جراحت بدیگر نقاط بدن میشود.
پر کردن میان سیب که آنرا خالی کرده، زعفران پر کنند و بو کنند در رفع خناق (دیفتری) و درد و رنج گلو و ذات الجنب بیعدیل میباشد.
خوردن و بوئیدن و هر نوع عمل دیگر زعفران مضر حال محرورین یعنی گرم مزاجها و خشک طبیعت‌ها و مفید حال بلغمی‌ها و سردمزاجها و در صفراوی‌ها مضر اعصاب و تکدر حواس و ضعیف‌کننده اشتها و غثیان‌آور و مصلحش سکنجبین و آب انار و آب کدو و مغز خیار و آب لیمو و مثل آن میباشد.

زفت علاج امراض: خون‌مردگی، ضرب‌دیدگی، سینه و حلق، لک ناخن، لک و پیس، شقاق و ترک، مقعد و فرج، زالو، جراحت دهان‌

مایعی سیاه سیال که از درخت صنوبر بیرون میآورند و نوع دومی زفت دریائی است که بنام قیر شناخته شده است و تقریبا هر دو را خاصیت یکسان میباشد،
ص: 317
بصورت مایع و جامد، با طبیعت گرم و خشک، مفید حال امزجه سرد و تر.
چون زفت را بر محل خون‌مرده و ضرب دیده ضماد کنند خون فاسد را از زیر جلد بظاهر میآورد و پاک میکند.
خوردن بمقدار یک نخود از آن سینه و حلق را از چرک و اخلاط پاک میسازد.
خوردن همین مقدار از او با شکر رفع سمیت ادویه قتاله و اغذیه مسموم میکند.
مالیدن آن بر بدن و نگاهداشتنش یکی دو ساعت سبب فربهی میشود.
گذاشتن قیر با نمک بر محل گزیدگی جانور باعث رفع زهر آن جانور شده، بهبود میآورد.
گذاشتن زفت که با موم حل کرده باشند بر روی ناخن رفع لک و سفیدی روی ناخن میکند.
مالیدن زفت و موم ببدن رفع ورم و سختی و لک و پیس سیاه و سفید پوست میکند.
گذاشتن ضماد زفت و موم بر شقاق مقعد و فرج باعث بهبود آنها شده، همچنین رافع جراحت دهان مثانه و مالیدنش بر دست و پا رافع ترک آنها میباشد.
مالیدن آن با عسل بر روی زخم باعث پاک شدن چرک زخم و بر روی ریشه ناخن نیکو کشتن آن میشود.
چسباندن زفت و موم بر وسط سر پس از تراشیدن باعث بیرون آمدن زالوی بحلق چسبیده میشود.
گذاشتن آن با شکر بر زخم خوره، بهر قسم که باشد مفید و بر جرب (جراحت و جوش خارش‌دار) حیوانات علاج مرض آن میکند.
مالیدن زفت با شکر بر بدن باعث تمدد اعصاب و رافع عرق النساء میباشد.
ص: 318
مالیدن زفت و شکر برداء الثعلب (نقطه‌هائی از سر و ریش که مبتلا بمرض ریزش مو میشوند) موی ریخته آن نقاط را میرویاند.
گذاشتن زفت و آرد جو بر خنازیر سبب بهبود آن میشود.
خوردن آن مضر سر و شش و رفع ضررش را کتیرا و بنفشه میکند.

زنجبیل علاج امراض: ذهن و حافظه، بادها، معده، جگر، حلق و دماغ، لقوه، مفاصل، تقطیر بول، یرقان، اسهال‌

با طبیعت گرم و خشک، مفید حال سردمزاجها و بلغمی‌ها.
خوردن زنجبیل مبهی یعنی نعوظآور و تحلیل برنده بادهای غلیظ معده و امعاء و جمع کننده رطوبات میباشد.
زنجبیل رافع تشنگی بلغمی و مقوی معده و جگر و حافظه بوده دفع سموم حیوانی میکند.
زنجبیل اخلاط غلیظ را دفع و رطوبات دماغ و حلق و بینی را رفع میکند.
خوردن زنجبیل در هوای سرد مانع اذیت برودت آن میشود.
خوردن زنجبیل فالج و لقوه و مفاصل و درد ساقها را فایده میکند.
زنجبیل کرم معده و یرقان و تقطیر بول (قطره قطره آمدن ادرار) و اسهالی که از غذای مسموم باشد را رفع میکند.
خوردن زنجبیل با نبات رافع مضرت میوه‌های تازه و رطوبت معده میباشد.
پاشیدن زنجبیل کوبیده بر روی تخم‌مرغ عسلی و خوردن آن منی را زیاد و میل جماع را بیش میکند.
خوردن زنجبیل با (خولنجان) و پسته در تقویت باء بیمانند میباشد.
ص: 319
سرمه زنجبیل که آنرا چندان سائیده تا بنرمی غبار بشود پرده چشم و سفیدی و دانه آنرا رفع میکند.
ضماد کوبیده زنجبیل که با آب خمیر کرده باشند باعث تقویت اعصاب میشود.
گذاشتن ضماد زنجبیل که کوبیده با آب خمیر کرده بگذارند جراحت کزاز را رفع و در رفع باد و ورم بواسیر بیعدیل میباشد.
در دهان داشتن زنجبیل رفع تشنگی و عطشی که از غلبه بلغم بهمرسیده باشد میکند.
مربای زنجبیل محرک باء سردمزاجها و جهت تقویت و هاضمه پیران و از میان بردن بلغم بیمانند میباشد.
زنجبیل بصورت مختلفه مانند نیمکوب کردن و جوشاندن و با دارچین جوشاندن و با نبات یا قند خوردن و بگونه مربا و بصورت پرورده استعمال میشود.
مضر حال صفراوی‌ها و گرم‌مزاجها و خشک‌طبیعت‌ها بوده که باید از آن احتراز جویند و در قبال فایده‌مند رطوبتی‌ها و سردمزاجها مخصوصا بلغمی‌ها میباشد و زیاد خوردنش مضر حلق و رفع ضررش عسل و روغن بادام میکند.

زیتون علاج امراض: لاغری، بیخوابی، شوره سر، سوختگی، لک ناخن، سینه و شش، امور جنسی، سفلیس‌

با طبیعت گرم باعتدال و قابض، مفید حال بلغمی‌ها و سردمزاجها.
خوردن دانه سبز رسیده زیتون که در نمک پرورده شده باشد، «البته با غذا، نه در قبل و بعد از آن» معده را قوت داده و بفعالیت آورده، موجب تحریک
ص: 320
اشتها میشود.
زیتون مزاج را بسته، مورث بیخوابی و لاغری میگردد.
زیتون مبهی و باعث نعوظ سردمزاجها میشود.
ضماد کوبیده دانه زیتون بر سر، رفع سبوسه و شوره سر میکند.
ضماد نارس زیتون بر سوختگی آتش علاج آن میکند.
مالیدن کوبیده دانه او با پیه و آرد گندم رفع لک ناخن میکند.
بخور سیاه رسیده او با هسته که در آب جوشانده سر بر آن گرفته پارچه بر سر انداخته بخار آنرا بسر و سینه برسانند در رفع امراض سینه و شش مفید و دفع سرفه و ناراحتی آن میکند.
ضماد کوبیده برگ تازه او بر زخم آتشک و مثل آن و مالیدنش بر جوشهای سوزش‌دار باعث بهبود جراحات شده رفع سوزش و جوشش و ناراحتی‌های پوست و منع گسترش مرض میکند.
گذاشتن کوبیده برگ او بر پشت چشم خشکی و ورم و ناراحتی چشم را برطرف میسازد.
مالیدن و گذاشتن ضماد کوبیده برگ او اورام و آزار پوست را مفید و بستنش بر سر، درد و خارش و سوزش و پوسته و جوش سر، که مرطوب بوده یا دلمه ببندد را التیام میدهد.
ضماد کردن برگ کوبیده تازه او با عسل بر عقربک (جراحت مزاحم گوشه انگشت یا ناخن) علاج جراحت آن میکند.
ضماد کوبیده برگ تازه زیتون با آرد جو بر زیر ناف اسهال را بند میآورد.
جویدن برگ تازه او زخم دندان را درمان و گذاشتن پخته او با آب‌غوره بحدیکه بقوام برسد بر دندان کرم‌خورده باعث از میان بردن کرم و مانع سستی و افتادن آن میشود.
مالیدن پخته برگ تازه او در شراب، نقرس و درد مفاصل را رفع میکند.
ص: 321
مضمضه آب او در دهان رفع درد دندان کرم‌خورده میکند.
اماله آب پخته برگ تازه زیتون زخمهای باطنی، مانند زخم روده و معده و مقعد و رحم را بهبود میدهد.
روغن زیتون در افعال مثل برگ اوست و تنقیه روغن زیتون به رحم قطع خونریزی و لیزابه و رطوبات آن میکند.
ضماد کوبیده برگ تازه زیتون بر پشت چشم جهت برآمدگی حدقه چشم نافع و قطع ریختن مواد مضر بچشم و خوره پلک میکند.
چون ریشه درخت زیتون را با برگ او جوشانده مضمضه کنند درد سر را تسکین میدهد.
چکاندن آب همین جوشانده جلوگیری از رطوبات و بخارات دماغ میکند.
گذاشتن خمیر کرده ریشه کوبیده او بر جای نیش عقرب در کشیدن زهر عقرب و بهبود جراحت آن آزموده میباشد.
چون شاخه‌های نازک و برگ او را در کوزه سفال ریخته در تنور بتابند تا بسوزد و بیرون آورده، شراب بپاشند و دو مرتبه بسوزانند و غبار مانند سائیده نگاهدارند، سرمه‌اش درباره چشم بهتر از توتیا شناخته شده است.
ضماد خاکستر چوب و برگ او با سرکه که بمقدار چهار انگشت بالای عروق و مفصل ناراحت عرق النساء ببندند جهت مجروح ساختن و رفع علت از مجربات میباشد.
همچنین دیگر نیز ضماد سائیده برگ و شاخ او را که خمیر کرده بگذارند در این امر مجرب دانسته‌اند.
ضماد خاکستر چوب و برگ او با عسل و آب دانه زیتون جهت محل مو ریخته (داء الثعلب) سریع الاثر و در رفع جوشهای لیزابه‌دار و سوزش‌دار و خارش‌دار و مرطوب مؤثر میباشد.
چون شاخه او را بسوزانند و آبی که از سر دیگرش میچکد بگیرند و بر خارش
ص: 322
و شوره سر بمالند علاج مرض او میکند.
شستن سر با آب پخته همه اجزاء او از برگ و شاخه و میوه رفع درد شقیقه و سر و دوار و صداع میکند.
پاشیدن همین جوشانده در خانه باعث گریزاندن حشرات میشود.
مضمضه آب نمکی که زیتون در آن خیسانده باشند استحکام لثه و دندان میدهد.
صمغ زیتون قوی‌تر از کندر و در تقویت ذهن و رفع سرفه مزمن و اخراج بلغم که در دهان گرفته بجوند بیمانند میباشد.
پاشیدن کوبیده صمغ زیتون بر روی زخم باعث بهبود جراحت و داخل مرهمها سبب روئیدن گوشت میشود.
آشامیدن 40 گرم روغن زیتون با آب جوشانده جو (ماء الشعیر) مسهل قوی سردمزاجها و مسکن درد مفاصل و عرق النساء و درد کمر میباشد.
ساختن مرهمها با روغن زیتون باعث التیام جراحات و مالیدن او جهت دردهای رطوبتی با اثر سریع میباشد.
روغن زیتون کهنه که چند سال بر او گذشته باشد گرمتر و مؤثرتر از تازه آن و خوردن و مالیدنش محلل غذا و ملین طبع و پاک‌کننده بشره و جلادهنده پوست میباشد.
مالیدن روغن زیتون کهنه بر اعضا مانع جمود و خشک شدن آن و جلوگیری از ضرر سرمازدگی و هوای سرد میکند.
کشیدن این روغن بچشم تقویت بصر و رفع سفیدی لک چشم میکند.
خوردن تا 40 گرم روغن زیتون با شراب و آب گرم رفع درد و پیچ روده و اخراج کرم معده میکند.
قی کردن وسیله خوردن روغن زیتون و آب گرم رفع سمیت دواجات سمی میکند.
ص: 323
اماله نیمگرم او قولنج (شکم‌درد) بادی را رفع کرده بهبود میدهد.
خوردن زیاد زیتون و روغن آن مورث بیخوابی و لاغری و مضر شش و سینه بوده، رفع ضررش با خوردن شیرینها میباشد.

زیره معالج امراض: نفخ و گاز، آروغ، شکم‌درد، گل و ذغال خوردن، طحال، تنگ‌نفس‌

با طبیعت گرم و خشک و لطیف، مفید حال سردمزاجها و بلغمی‌ها.
خوردن زیره بول و ادرار و شیر و عرق سردمزاجها را رانده، حبس طبیعت روان و حیض جاری میکند.
زیره تریاق (بهترین دوا) جمیع سموم حشرات و بادشکن و نفخ و گاز معده را دفع میکند.
زیره باعث هضم غذا شده آروغ میآورد.
زیره لطیف‌کننده غذاهای گوشتی و گوشتهای سفت سخت‌پخت و رفع تنگ‌نفس و کرم معده و دل‌درد و شکم‌درد بادی و میل گل و ذغال خوردن و امثال آن میکند.
زیره سکسکه رطوبتی و ورم بادی طحال را برطرف میسازد.
زیره بوداده اسهال رطوبتی را نافع و با سرکه پرورده او (ترشی زیره) که بعد از آن برشته کنند (بو بدهند) بسیار قابض و در قطع اسهال و رطوبات معده قوی الاثر میباشد.
اماله پخته زیره بادشکن و نفخ و گاز را برطرف میسازد.
برداشتن زیره کوبیده با روغن زیتون «که در پارچه زن بخود برگیرد» قطع
ص: 324
حیض میکند.
مضمضه پخته او تسکین درد دندان و نزله‌ها، خصوصال با پونه میدهد.
چکاندن آب زیره که زیره را در آن خیسانده باشند جراحت و خارش چشم را برطرف میسازد و با سفیده تخم‌مرغ درد چشم حار (گرم) و مالیدنش تیره‌گی بشره را رفع میکند.
آب فشرده خیسانده او لک چشم و با نمک جوش و ناخئه پلک را برطرف میسازد.
چکاندن آب زیره با سرکه خون‌دماغ را قطع میکند و مالیدن او با روغن زیتون ورم طحال و ضمادش با آرد باقلی هرگونه ورم را تحلیل میبرد.
چون آب زیره را بر بدن نوزاد بمالند مادام العمر از شپش و تولد آن در امان میباشد.
زیره سبز ملین طبع و خوردنش در تقطیر بول (قطره قطره آمدن ادرار) و اخراج سنگ مثانه و خون بسته شده در آن بیمانند میباشد.
خوردن زیره و سرکه سکسکه و کرم معده را رفع میکند.
ضماد زیره و روغن زیتون و عسل رافع رنگ خون‌مرده زیر جلد و ورم آن میباشد.
خوردن زیاد زیره مضر ریه و باعث زردی رنگ و مصلحش سرکه و مقدار خوراکش تا یکی دو نخود میباشد.

سبوس گندم- سبوس معالج امراض: سرفه، خشکی سینه، درد پستان، ورم، گزیدگی مار و عقرب، مفاصل، زکام، شپش‌

ص: 325
مراد سبوس گندم است با طبیعت اندک گرم و خشک.
آشامیدن آب پخته سبوس با شکر و عسل، سرفه و خشکی سینه و تنگ‌نفس را بهبود داده، غذای مفید ناقهین و بیماران میباشد.
ضماد پخته او در شراب یا سرکه‌شیره و امثال آن تسکین درد پستان و تحلیل ورم آن‌که از بسته شدن شیر بهمرسیده باشد میدهد.
بستن سبوس و نمک گرم بر محل گزیدگی مار و افعی نافع آن و بستن بر اعضای متورم باعث تحلیل ورم عضو میشود.
پختن او در سرکه و مالیدنش جوشهای مسری و منتشر شونده و جرب دونده و خارش پوست و ورمهای گرم را رفع میکند.
گذاشتن سبوس در سرکه و روغن زیتون پخته رفع ضربان مفاصل میکند.
گذاشتن پخته او در آب ترب بر محل گزیدگی عقرب رافع درد آن می‌باشد.
بخور خیسانده او در سرکه زکام را نفع میدهد.
مالیدن سبوس پخته جو، خارش بدن را رفع میکند.
بخور سبوس عدس رفع رشک و شپش و سبوس باقلی جلوگیری از ریختن موی سر و شکوفه درختان میکند.

سپستان معالج امراض: سینه و حلق، سرفه خشک، عطش، سوزش بول، خشکی حلق، گرفتگی صدا، زخم روده، تب‌ها، دمل‌

داروئی فراوان موجود که عطارها و بذرفروشها فروشند، با طبیعت معتدل و تر، مفید تمام امزجه، خاصه گرم‌مزاجها.
خوردن استکانی لعاب سپستان که قاشقی از آنرا در استکانی آب جوش
ص: 326
بریزند سینه و حلق خشن ناراحت را نرم و سرفه خشک را آسوده ساخته، تسکین درد و الم آن میدهد.
خوردن لعاب سپستان صفرا و عطش را برطرف میسازد.
لعاب سپستان تقویت معده و روده کرده، سوزش بول را برطرف میکند.
لعاب سپستان زخم روده‌ای را که از خوردن دوای تند بهم رسیده باشد رفع و اصلاح اذیت دواهای مسهل و امثال آن میکند.
خوردن لعاب سپستان تبهای گرم را قطع و بلغم شور را رفع میکند.
چون سپستان را در شیره خرما پخته بر دمل گذارند سر دمل را گشوده، بهبود میدهد.
مقدار خوردن سپستان از سی عدد تا 20- 30 گرم و گویند زیاده آن مضر جگر و مصلحش در سردمزاجها گل سرخ و در گرم‌مزاجها عناب میباشد.

سدر علاج امراض: زخم روده و معده، خونریزی داخل، استسقا، سپرز، ریزش مو، اعصاب و عضلات، ورم‌ها

با نام دیگر کنار و از او مقصود سائیده برگ او میباشد، با طبیعت سرد و خشک، مفید حال گرم‌مزاجها و رطوبتی‌ها.
چون مشتی سدر را در آب نیمگرم حل کرده تنقیه کنند، زخم روده و معده و احشاء را مفید و با هرچند روز یک بار تکرار تا چند بار علاج آن میکند.
خوردن بمقدار دو سه نخود (قاشق چای‌خوری) آن با آب رافع خونریزی داخلی و زخم امعاء و احشاء و اسهال از ضعف معده میباشد.
خوردن همین مقدار آن رفع عطش و مرض استسقاء و بیماری سپرز میکند.
ص: 327
پاشیدن او بر روی جراحات زخم و جراحات را بهم آورده، بهبود میدهد.
مالیدن خیسانده او با آب بر بدن، چرک و کثافت بدن را برده باعث پاکیزگی و قوت آن میشود.
مالیدن و بستن آن بر سر و مو باعث تقویت و جلوگیری از ریزش آن میکند.
مالیدن سدر بعد از هر شستشو ببدن در حمام باعث تقویت اعصاب و عضلات میشود.
ضماد او که آنرا در شراب خیسانده باشند تحلیل ورمهای گرم میدهد.
همچنین ضماد پخته او که جوشانده مانند خمیر بر ورم بگذارند دارای همین اثر و باعث پخته شدن ماده فاسد و نرم شدن و صاف شدن ورم میشود.
چنانچه او را سردمزاج بخورد رفع ضررش با گلقند (گل سرخی که کوبیده گلاب بپاشند و با عسل یا شکر جوشانده معجون سازند) میباشد و چون لازم شود گرم‌مزاج بخورد برای رفع ضررش باید سکنجبین بخورد.

سرکه علاج امراض: درد اعضاء، اخلاط مضر، هضم، اشتها، طحال، صفرا، تنگی‌نفس، سموم، انعقاد خون‌

با طبیعت سرد و خشک و قابض، مفید حال گرم‌مزاجها.
سرکه جمع‌کننده و با سرعت نفوذ در اعضاء و رساننده قوه دارو ببدن میباشد.
خوردن سرکه پوست را لطیف و اخلاط غلیظ مضر را رفع میکند.
سرکه رافع تشنگی و کمک‌هضم غذا میباشد.
خوردن سرکه خونریزی اندام را در داخل و خارج جلوگیری کرده، تحریک
ص: 328
اشتها میکند.
سرکه بلغم را تا حد مفید نگاهداشته اصلاح طحال میکند.
سرکه موافق معده‌های ناآرام ملتهب و بلغمی و صفرا و گیر معده را رفع میسازد.
خوردن بمداومت سرکه با شکم ناشتا قاتل کرم معده میباشد.
خوردن سرکه گرم با عسل گیر نفس و نفس زدن و تنگی آنرا رفع میکند.
چون سرکه را گرم‌کرده بخورند و قی بکنند سموم ادویه کشنده را دفع و رفع انعقاد خون و شیرمانده در پستان میکند.
خوردن سرکه با نمک رفع ضرر گرسنه ماندن میکند.
سرکه رافع زهر و آزار گزیدن سگ هار میباشد.
کم‌کم خوردن سرکه و بتدریج خوردن آن زالوی بحلق چسبیده را بیحس و جدا میسازد.
مکیدن سرکه بتدریج سرفه کهنه رطوبتی را رفع میکند.
غرغره نیمگرم سرکه مانع ریختن فضول مضر بحلق مبتلا بخناق و افتادن لوزه و ورم لهات (لوزه‌ها) میشود.
مضمضه سرکه درد دندان را ساکن و خون دندان را که کنده باشند بند میآورد و چون (زاج) در آن حل کرده باشند و در دهان گیرند خون لثه و سستی آنرا رفع میکند.
مالیدن سرکه باطراف زخمهای بد مانع انتشار (دویدن) آن میشود.
مالیدن سرکه ببدن مانع زیادی و آزار باد سرخ شده، دفع و رفع جوش و سوزش و خارش و ناراحتی‌های پوست و مانع پخش و سودا (جوش و جراحات پوسته‌دار خارش‌دار) بدیگر نقاط بدن میشود.
مالیدن سرکه بر بواسیر آنرا جمع و قطع درد و اذیت آن میکند و مالیدن و خوردنش ورمهای ظاهری و باطنی را رفع و مانع ورم جراحات تازه میشود.
ص: 329
خوردن سرکه درد سر گرم و خارش بدن و رنج گزیدن حشرت و حیوانات سمی را رفع میکند.
مالیدن سرکه بر سوختگی مفید و معالج فوری آن میباشد.
مالیدن سرکه بمحل سالم بدن مانع ریختن مواد بیمار و مضر از سایر نقاط بدن‌تان میشود.
مالیدن جوشانده سرکه بر جای گزیدگی حیوانات سمی رفع سم آن و بر محل خونریزی قطع خون آن میکند.
غذائیکه با سرکه پخته شده باشد بی‌ضررترین و مانع ریختن فضول (مواد فاسد مضر) بشکم میشود.
چون انجیر را در سرکه پخته کوبیده بگذارند رفع سوزش عضو سوزناک و خشونت و خشکی و ناراحتی آن میکند.
مالیدن سرکه و گوگرد با مداومت علاج نقرس میکند.
مالیدن سرکه با عسل کیسه زیر چشم را رفع و دفع آثار بدنما و خون‌مرده زیر پلک میکند.
مالیدن سرکه با روغن گل سرخ و بی‌آن بر سر و پیشانی رفع دردسری که از گرما و حرارت و آفتاب و مثل آن باشد میکند.
مالیدن سرکه و آرد جو بر گلو رفع خناق و مالیدنش بر پستان رفع ورم پستان و بر بناگوش رفع ورم پشت گوش میکند.
بستن خاکستری که سرکه بر آن پاشیده، نم‌زده نیمگرم کرده باشند بر غده رفع غده و بر ورمها تحلیل آنها میدهد.
بستن کوبیده اسفند که با سرکه خمیر کرده باشند رفع خمو و سستی و ضعف عضو ضعیف و مفاصل و بر کزاز درمان کزاز میکند.
چون سرکه را با گلاب جوشانده، پارچه با او تر کرده بر سر بگذارند علاج دردسری که از صفرا و خون و بخارات حمام و مثل آن باشد میکند.
ص: 330
چون سنگ را در آتش گرم کرده در سرکه انداخته، پارچه بر سر انداخته سر بر بخار آن بگیرند سردرد کهنه و نزله‌ها و با کشیدن نفس سرفه کهنه را رفع میکند، بر همین بخار چون بواسیر را گرفته بخور بدهند مسکن فوری و با مداومت معالج آن میباشد.
خوردن انجیر و مویزی که در سرکه خیسانده باشند علاج رنج طحال میکند.
چون زیره و نعنا یا پونه را در سرکه پخته، در دهان گرفته مضمضه کنند تسکین درد دندان داده در بهبود جراحت لثه بیمانند میباشد.
چکاندن سرکه در گوش رفع گوش‌دردی که از گرمی باشد میکند.
چون گوش را بر بخار سرکه بگیرند سنگینی آنرا رفع و قاطع طنین صدای آن میباشد.
گرفتن بینی بر بخار سرکه و بالا کشیدن آن گیر انتهای بینی و مضرات مجرای تنفس و دماغ را رفع میکند.
بخور سرکه و گلاب و روغن بادام و استنشاق آن نافع سرسام و هذیان می‌باشد.
چون پیاز کوهی را ورقه کرده در سرکه بجوشانند تا پخته شود و تا یکهفته در آفتاب گذاشته صاف کنند و هر روز ناشتا یک قاشق غذاخوری بخورند بوی بد دهان را که از بدی معده باشد رفع میکند.
زیاد خوردن سرکه بیماران و پیران و سوداوی‌مزاجها و صاحبان سرفه تازه و سرفه خشک و ضعیف‌مزاجها و عصبانی‌ها و همچنین احشاء و امعاء و شش و ریه و مفاصل و نور چشم را مضر میباشد.
ایضا باعث زردی رنگ رخسار و لاغری بدن و استسقا و باد معده و رافع ضررش گوشت آب چرب و آب گوشت غلیظ که از گوشت سرخ باشد و شیرینها میباشد.
همچنین بیمار سرفه‌ای که برای رفع ضرر سرکه با آن باید روغن بادام و
ص: 331
ادویه کم حرارت بخورد و صاحب اعصاب ضعیف که با سرکه باید عسل و ادویه گرم و زخم روده باید چیزهای لعاب‌دار مثل لعاب بهدانه و مانند آن بخورد.

سرو علاج امراض: شاش‌بند، مثانه، جراحات، رطوبات، لک و پیس، لک ناخن‌

درختیست معروف با طبیعت گرم و خشک، مفید حال سردمزاجها، ثمر درخت سرو گرمتر از دیگر اجزاء و صمغ او گرمتر از ثمر.
آشامیدن تا دو مثقال (10 گرم) از برگ سائیده او با نیم مثقال (5/ 2 گرم؟؟؟) تقویت مثانه و رفع شاش‌بند میکند.
چون برگ سرو را سوزانده در آب سائیده بر سوختگی آتش بمالند باعث بهبود آن میشود.
پاشیدن سائیده خشک برگ او بر جراحات آب‌دار رفع رطوبت آن کرده، بهبود جراحت میدهد.
چکاندن آب‌میوه تازه او در بینی رفع جراحت دماغ میکند.
ضماد پخته برگ سرو در سرکه و آرد باقلا قلع آثار لک و پیس سیاه و سفید ناخن میکند.
بستن پخته برگ او بر بیضه رفع باد فتق و بر دیگر ورمها باعث فرو نشستن ورم میگردد. طهران قدیم ؛ ج‌5 ؛ ص331
لیدن پخته برگ سرو با آرد جو جوش و سوزه و خارپوست و سوختگی آتش را رفع میکند.
ص: 332
غرغره آب پخته او درد دندان را رفع و جراحت و چرک و ناراحتی و سستی لثه را درمان میکند.
بخور و دود سرو، حشرات خصوصا پشه را میگریزاند.
نوشیدن آب جوشانده برگ او با عسل رفع سرفه کهنه و تقویت معده میکند.
آشامیدن سائیده او با شراب قطع خونریزی داخلی و علاج زخم و جراحت روده و منع ریختن مواد فاسد بمعده میکند.
پاشیدن سائیده صمغش بر جراحت بواسیر سبب بهبود آن شده و در بینی کشیدنش درمان جراحت بینی میکند.
پاشیدن سائیده صمغ سرو با (گلنار) بر جراحات آب‌دار رافع رطوبت آن شده درمان جراحت میکند.
جویدن صمغ، رفع آب‌ریزش دهان میکند.
چون میوه و برگ او را با (آمله) و آب و سرکه بپزند چندانکه کاملا پخته و متلاشی شود و سپس با روغن کنجد بجوشانند، بستن ثقل او بر موی و مالیدن روغنش پس از شستن آن بر مو موجب سیاهی رنگ و تقویت و بلندی مو شده و مانع ریختن آن میگردد.
ضماد پخته برگ و میوه کوبیده او با موم و روغن زیتون بر معده سبب تقویت آن میشود.
خوردن آن مضر ریه و مصلحش خوردن لعاب کتیرا میباشد.

سریش علاج امراض: بادها، باء، مقعد، سنگ کلیه، حیض، جراحات، درد پهلو، سفتی و یبوست مزاج‌

ص: 333
غرض سائیده گیاهیست که از خیسانده او لعابی بدست میآید که با آن کاغذ و مقوا و مثل آن میچسبانند، در طبیعت گرم و خشک مفید حال سردمزاجها.
خوردن بمقدار دو سه نخود کوبیده او با آب تقویت باء کرده بادهای ظاهر و باطن را شکسته رفع درد و ورم مقعد و رحم میکند.
خوردن سریش بمقدار مذکور باعث نرم کردن و ریختن سنگ کلیه بوده، رافع زخمهای باطنی و سبب بازشدن بول و حیض میشود.
خوردن سریش سرفه و درد پهلو و درد عضلات را نافع و لینت طبع میآورد.
خوردن آن با شراب و مالیدنش رفع زهر نیش عقرب میکند.
خوردن ساقه تازه آن خصوصا اگر با سرکه و روغن زیتون پخته باشند رفع یرقان میکند.
مالیدن لعاب سریش با سفیدآب و سفیده تخم‌مرغ در جهت بهبود سوختگی آتش بیمانند میباشد.
مالیدن لعاب سریش با گوگرد لک و پیس سیاه و با آرد باقلی خارش بدن را رفع میکند.
مالیدن سریش ببدن رفع خارش و سوزش گزیدن حشرات میکند.
ضماد پخته سریش که آنرا مانند خمیر بر موضع جراحت بگذارند علاج زخمهای پلید و ورم پستان و ورم بیضه و دمل و جراحات چرک‌دار میکند.
مالیدن لعاب سریش ببدن جهت امراض پوست و رویاندن موی ریخته و با عسل رفع استسقا و لک و پیس سفید و چون آنرا سوزانده با روغن گردو یا نارگیل یا پسته بمالند موی ریخته را میرویاند.
سرمه سوخته سریش که آنرا مانند غبار سائیده بچشم بکشند رفع لک سفید چشم میکند.
چون سریش را پخته با شراب و (مر) و زعفران آمیخته و صاف‌کرده چند قطره بچشم چکانند رفع آب‌ریزش و رطوبات چشم و جوش و سوزش پلک
ص: 334
میکند.
چکاندن لعاب سریش با کندر و عسل و (مر) و شراب که کندر را در آن سائیده حل کنند و در گوش چکانند چرک گوش را خشک میکند.
چکاندن لعاب پخته سریش که سریش را در روغن زیتون پخته باشند در گوشی که درد نمیکند درد گوش علیل را رفع میکند.
همچنین مالیدن سریشی که در روغن زیتون پخته باشند شقاق (ترکیدگی) از سرما بهم رسیده را درمان و سوختگی از آتش را علاج میکند.
چکاندن همین روغن در گوش سنگین گوش (ثقل سامعه) را درمان و مالیدنش بر دندان مقابل دندان دردناک باعث سکون درد دندان علیل میشود.
سریش مضر کلیه و رافع ضررش مصطکی میباشد.

سریشم (ژله) علاج امراض: خونریزی سینه، ورم زخم، خارش و خشکی، زبری پوست، برص و لک و پیس‌

ژله‌ایست که از جوشاندن پوست حیوانات بدست میآید، با طبیعت گرم و خشک، مفید حال بلغمی‌ها و سردمزاجها.
خوردن سریشم بمقدار قاشقی زخم ریه و خونریزی سینه را رفع میکند.
ضماد او که مانند خمیر ساخته بگذارند مانع ورم گردن زخم میشود.
مالیدن آن بر سوختگی التیام جراحات آن میدهد و بستنش بر استخوان شکسته آنرا بهم‌آورده جوش میدهد.
مالیدن سریشم حل‌کرده ببدن برص و لک و پیس را رفع کرده امراض جلدی از قبیل جوش و بثور و خارش و خشکی و زبری پوست را دفع میکند.
ص: 335
چون سریشم را سوزانده در آب ریخته نیکو صاف کنند و بچشم چکانند از قوت و فایده بچشم، همردیف توتیا میباشد، طریق بهره‌گیری از سریشم در آب ریختن و روی آتش ملایم گذاردن و برهم زدن آن است، رقت و غلظت آن بسته به طرز استفاده از آن میباشد.

سعد علاج امراض: عرق عفونت، سنگ کلیه، زهر و نیش، قلب و خفقان، صداع، هاضمه، سردرد، بواسیر، مقعد

ریشه‌ایست بقدر زیتون و بزرگتر از آن، با رنگی تیره و داخل سفید، خوشبوی و معطر که بفارسی مشک زمین گویند و عطارها در ردیف بخور خوشبو فروشند.
با طبیعت گرم و خشک مفید حال سردمزاجها.
خوردن کوبیده دو سه نخود آن با شکر حیض بسته و سنگ کلیه را باز میکند.
خوردن او مجاری عروق را باز و دفع عفونات بدن با عرق میکند.
خوردن و گذاشتنش بر گزیدگی معالج زهر و نیش عقرب میباشد.
خوردن او تقویت اعصاب و تحریک باء (شهوت) میکند.
آشامیدن او در شربت‌ها فهم و عقل را زیاد و رنگ‌رو را خوب میکند.
آشامیدن او تقویت معده و رفع خفقان (قلب‌گرفتگی) و یرقان (زردی) و صداع (سردرد) و بواسیر مقعد و جراحت بینی و تقویت هاضمه میکند.
مالیدن سائیده او با روغن سقز یا پسته بر کمر و کلیه و مثانه رفع درد و رنج و بیماری آنها میکند.
مالیدن همین روغن بر پشت زهار و زیر شکم بول را رانده رافع تقطیر بول
ص: 336
میباشد.
مالیدن همین روغن بر تمام بدن رفع تبهای کهنه و قطع قی و غثیان میکند.
خوردن و مالیدن همین روغن رفع سردی و رطوبت و فراخی رحم و فرج میکند.
مسواک کردن با سائیده سعد دندان و لثه را محکم و دهان را خوشبو و جراحات آن را رفع و باعث روئیدن گوشت از میان رفته لثه میشود.
پاشیدن سائیده سعد بر جراحات مزمن رطوبی باعث بهبود آن میشود.
خوردن و پاشیدن و ضماد کردن آن رفع دردها و جراحات سرد و بادی و رطوبی میکند.
چکاندن آب او که سائیده آنرا چند روز در آب خیسانده باشند در گوش رفع سنگینی آن میکند.
مالیدن کوبیده او با زفت بر سر رفع و علاج جوش سر میکند.
شستن صورت با او باعث سرخ شدن گونه و صورت میشود.
آشامیدن شرابی که مشتی از نیمکوب او در آن جوشانده باشند کرم معده را میریزاند.
استعمال خوراکی زیاد آن مضر حلق و صدا و ریه و غلظت خون و مولد جذام و مصلح و رافع ضررش سه روز در سرکه خیساندن آن میباشد.
مقدار خوراک از کوبیده‌اش 6 نخود معادل یک قاشق چایخوری میباشد.

سقز علاج امراض: جراحات باطنی، خشکی پوست، شکستگی و ضرب‌دیدگی، خفقان، سرفه، کجی ناخن، مقعد و فرج‌

ص: 337
غرض خالص و طبیعی آن میباشد «نه مصنوعی پلاستیکی آن‌که آدامس و مانند آن درست میکنند» با طبیعت گرم و خشک، مفید حال سردمزاجها و بلغمی‌ها.
جویدن سقز باعث لطافت پوست و داخله بدن و قوت هضم میشود.
سقز بول بسته را رانده، خوردن سه چهار نخود او با عسل جراحات باطنی و داخلی را علاج میباشد.
گذاشتن سقز با (سندروس) و زرده تخم‌مرغ بر شکستگی بهتر از مومیائی بوده، بسرعت رفع الم و ناراحتی آن میکند.
چون یکی دو نخود سقز را با دو برابر آن پیه کمر بز بر آتش ملایم گداخته سه شب وقت خواب دو نخود بخورند در علاج خفقان و سرفه رطوبتی بیمانند میباشد.
چون سقز را بر روی ناخن کج ضماد کنند آنرا درست و راست میسازد.
ضماد سقز بر عضو دردناک و ترک مزمن اعضاء مانند مقعد و فرج و پوست باعث سلامت و علاج میشود، خاصه که قدری شنجرف نیز بآن داخل نمایند.
ضماد سقز بر جراحات زخم را از چرک و کثافات پاک ساخته گوشت میرویاند.
گذاشتن و بستن سقز خار و پیکان فرونشسته را بیرون میآورد.
مالیدن و ضماد سقز با روغن زیتون که در آتش ملایم بگدازند ورمها را به تحلیل آورده، شکاف استخوان را بهم میآورد.
مالیدن سقز و زیتون بر عصب باعث تقویت آن میشود.
جویدن او جذب رطوبت دماغ و بلغم بدن و تنقیه حلق از اخلاط لزج میکند.
مضر گرم‌مزاجها و مصلحش سکنجبین میباشد.
ص: 338

سماق علاج امراض: اسهال کهنه، معده و شکم، امعاء و احشاء، خونریزی داخلی و خارج، لثه و دندان، جوش و خارش، چرک گوش‌

با طبیعت سرد و خشک، مفید حال گرم‌مزاجها و رطوبتی‌ها.
خوردن سماق تقویت معده‌های گرم و امعاء و احشاء حار میکند.
خوردن سماق باعث بستگی و بند شکم و معده‌های روان و اسهال و قی و غثیان صفرائی میشود.
خوردن سماق خونریزی داخلی و خارجی را رفع میکند.
خوردن سماق اسهال کهنه و آزارنده را درمان و مانع ریختن صفرا و مواد مضر به امعاء و احشاء میشود.
سماق بول را زیاد و باعث نظافت و تنظیم مثانه میشود.
نیمکوب سماق با زیره رفع قی پرآزار بیتاب‌کننده میکند.
سماق مهیج اشتها و با زرده تخم‌مرغ و گشنیز قطع اسهال میکند.
گوشتی که با سماق پخته باشند قابض و باعث قبض طبیعت میشود.
سائیده او با آب سرد قطع خونریزی بالا و پائین میکند.
سائیدن گرد روی سماق و برداشتنش در پارچه قطع خونریزی رحم میکند.
مسواک با سائیده او تقویت لثه و دندان و رفع جراحت و زخم بد دهان و لثه و اطراف دهان میکند.
چکاندن خیسانده او در گلاب و آب، خصوصا با کمی لعاب کتیرا در چشم جلوگیری از آب‌ریزش چشم و دانه و جوش و خارش و منع بروز و ظهور آبله در آن میکند.
چکاندن آب این خیسانده در گوش قطع چرک و جریان چرکابه آن میکند.
ص: 339
چکاندن آب سماق که تنها سماق را در آب خیسانده باشند در چشم در ابتدای درد جلوگیری از توسعه اذیت آن میکند.
مالیدن و گذاشتن پارچه در آب آن خیسانده و نشستن در آن مانع ورم ضربه و کوفتگی میشود.
ضماد خود سماق که آنرا کوفته با آب خمیر کرده بر محل ورم گذاشته باشند رفع ورم موضعی میکند.
ضماد نرم او با کوبیده ذغال چوب بلوط و آب مفید بواسیر میباشد.
چون سماق را میوه و چوب و برگ با هم بجوشانند تا بقوام عسل برسد و پارچه بدان آغشته زن بخود برگیرد قطع رطوبت رحم و خونریزی آن میکند.
مالیدن همین جوشانده بر جراحات، مخصوصا زخمهای آب‌دار باعث بهم آمدن و خشک شدن و بهبود آن میشود و در دهان گرداندنش علاج جراحت و ناراحتی و سستی لثه میکند.
چکاندن همین جوشانده در چشم رفع ورم و امراض داخل و پلک چشم میکند.
خوردن آب پخته برگ او سودمند امراض خون و اماله آب پخته او علاج زخم روده میکند.
آب پخته برگ او که پس از صاف کردن چندان بجوشانند تا بصورت مربا شود در قبض (بهم آوردن) و سردی بیمانند و بهترین دوای خوردن و مالیدن جهت جمع کردن معده و جراحات و رطوبات و مثل آن میباشد.

سمنو علاج امراض: کم‌خونی، لاغری، مالیخولیا، سرفه خشک، درد سینه، تبهای مخلوط

ص: 340
طریق پختنش آنست که گندم را سبز کرده، شیره سبز او را گرفته بسیار بپزند و بدفعات قطعه‌ای یخ در دیگ آن اندازند تا غلیظ و شیرین گردد، با طبیعت گرم و در خشکی معتدل مفید سردمزاجها.
سمنو دیرهضم و ثقیل، اما در معده‌های قوی تولید خون پاکیزه نموده چاق میکند.
سمنو تعدیل بلغم و بخارات سوداوی کرده مالیخولیا و سرفه خشک و درد سینه را رفع میکند.
زیاد خوردنش مورث تبهای مخلوط و آنچه با بادام و گردو ترتیب دهند کم آزارتر میباشد و مصلحش سکنجبین میباشد.

سنبل طیب علاج امراض: بول و حیض، بواسیر، معده، نفخ و باد، اشتها، غثیان، خفقان، قرمزی چشم‌

با طبیعت گرم و خشک، مفید حال سردمزاجها و بلغمی‌ها.
خوردن سنبل‌طیب تقویت فم معده و جگر سرد کرده و بول و حیض را باز میکند.
سنبل‌طیب رطوبات معده و سینه را جمع و کثافات دماغی را پاک و مانع محکم شدن ماده در امعاء و معده شده، دفع نوع آن نموده و سنگ کلیه را میریزاند.
سنبل طیب طبع و مزاج روان را بسته و یرقان و بواسیری را که از سردی باشد بهبود میبخشد.
ص: 341
سنبل‌طیب سرفه و درد طحال و سینه را رفع و نفخ و استسقا را تحلیل میدهد.
سنبل‌طیب رفع ورمهای باطنی کرده و با (افسنتین) و صندل «صندل را با سوهان تراشیده، سائیده و نرم‌کرده آنرا استفاده میکنند» بغایت اشتهاآور و مقوی معده میباشد.
خوردن سنبل‌طیب با آب سرد رافع غثیان و خفقان و ضمادش که بر بدن بمالند قاطع عرق و باعث خوشبوئی تن میشود.
چکاندن آب او که در گشنیز خیسانده باشند رفع سرخی چشم و تقویت باصره کرده و مژه ریخته را میرویاند.
برداشتن سنبل‌طیب که زن کوبیده در پارچه بخود برگیرد رحم را پاک کرده و باعث باز شدن حیض میشود.
نشستن در آب جوشانده او در گشودن حیض و پاک کردن رحم دارای همین خاصیت میباشد.
پاشیدن سائیده او بر روی جراحات باعث التیام جراحت میشود.
مالیدن جوشانده او بر سر باعث سیاهی و بلند شدن موی سر میشود.
سنبل‌طیب را بصورت دم‌کرده، مانند چای و بصورت سائیده استفاده میکند و قدر خوراک از سائیده‌اش تا سه چهار نخود و دم‌کرده‌اش یک فنجان و زیاده بر آن مضر کلیه و مصلحش لعاب کتیرا و خنکی‌ها و رطوبتی‌های مانند مغز خیار و هندوانه میباشد.

سنجد علاج امراض: صفرا، استسقا، فلج، کزاز، درد مفاصل، سستی اعضاء، ریزش و سستی مو، معده‌

ص: 342
بهترین آن بزرگ اندازه و شیرین آنست، با طبیعت سرد و خشک و قابض، مفید حال بلغمی‌ها و گرم‌مزاجها و رطوبتی‌ها.
سنجد با غذائیت اندک و موافق مزاج اطفال میباشد.
سنجد معده را قوت بخشیده، تقویت عمل‌کرد معده نموده مانع ریختن صفرا بمعده میشود.
سنجد تب و لرز سرد را رفع و امراض جگر مثل استسقا و یرقان و امراض سینه، مانند سرفه و زخم ریه و امراض دماغی مثل فلج و همچنین کزاز را نفع میدهد.
مالیدن پخته سنجد در آب و پختنش در روغن زیتون تا حدی که آب آن بخار شده روغن بماند درد مفاصل و سستی عضو را رفع میکند.
مالیدن همین روغن بر مو باعث درازی و تقویت مو میشود.
عرق گل سنجد بادهای معده را رفع میکند و در افعال مانند خود آن میباشد.
مقدار خوراک از خود سنجد تا یک مشت (50 عدد) و از روغنش تا نیم مثقال است.

سیاه‌دانه- شونیز علاج امراض: خلط سینه، قولنج و شکم‌درد، درد سینه، سرفه، قی، استسقا، یرقان، زردی، طحال، بدرنگی پوست‌

با طبیعت گرم و خشک، مفید حال رطوبتی‌ها و سردمزاجها.
خوردن تا سه نخود سیاه‌دانه حیض و بول بسته را باز میکند.
سیاه‌دانه اخلاط سینه و معده را پخته و جمع و سمومی که از رطوبت و اغذیه سرد طبیعت رسیده باشد دفع میسازد.
ص: 343
سیاه‌دانه اسقاط جنین و علاج قولنج بادی میکند.
بخور و دود او باعث گریختن حشرات میشود.
خوردن کوبیده سه دانه تا یک نخود با شکر سرفه و درد سینه و قی و غثیان را رفع میکند.
خوردن یک نخود سیاه‌دانه استسقا (تشنگی مفرط) و یرقان (زردی) و درد طحال را رفع میکند.
مالیدن هر صبح سیاه‌دانه کوبیده با روغن زیتون بصورت، باعث صافی پوست و صورت و سرخی گونه و رنگ‌رو میشود.
خوردن سه نخود سیاه‌تخمه با سرکه اقسام کرم معده را میریزاند.
خوردن همین مقدار آن تا سه روز با آب نیمگرم درمان بیماری سگ‌گزیده و زهر رتیل میکند.
خوردن سیاه‌تخمه با سکنجبین تب چند روز در میان و تب بلغمی را قطع میکند.
خوردن سیاه‌دانه با آب عسل گیر و سده معده و روده را رفع و سنگ کلیه و سنگ مثانه را میریزاند.
مالیدن سائیده سوزانده او که در آب مورد (برگ مورد، 3- 4 روز در آب خیسانده) سرشته و بصورت مرهم درآورده باشند، در رفع دانه و آزار بواسیر بیعدیل و در رفع زگیل و رفع خال و پوسته پوسته شدن بدن مجرب میباشد.
مالیدن همین آمیخته بر عضو درد مفاصل و بر پیشانی دردسر از سردی و بر بینی ورم بیخ آنرا رفع میکند.
مالیدن سائیده سوزانده سیاه‌دانه با بول اطفال بر ورم باعث تحلیل آن میشود.
مالیدن سوزانده او با سرکه لک و پیس سیاه و سفید و سرخ و کبود را پاک و علاج امراض پوست میکند.
ص: 344
مالیدن سوزانده او با آب حنظل (هندوانه ابوجهل) بر دور ناف، کرم کدو را میریزاند.
مالیدن سائیده سوزانده او با خون مار و خون خفاش و خطاف باعث روشن شدن و درخشندگی و جلای پوست میشود.
مالیدن سائیده سوزانده او با عسل و روغن کنجد بر رحم مخصوصا در حین نفاس رفع درد رحم میکند.
مالیدن سوزانده او با روغن گلسرخ یا بادام رفع خارش تن که از سردی باشد میکند.
بستن سوزانده او با موم و روغن و حنا بر سر مانع ریختن موی سر و رویاندن آن میشود.
مالیدن سوزانده او با گلاب بر زخمهای خارش‌دار علاج زخم و خارش آن و بر ساق پا رفع درد ساق میکند.
مالیدن سوزانده او با بول بر سر علاج جوشهای آبدار سر و منع نزله و زکام میکند.
چکاندن آب خیسانده سیاه‌دانه در بینی و بوئیدن او رفع سردرد کهنه و باعث گشودگی گیر انتهای بینی میباشد.
بوئیدن و چکاندن آبش در بینی رفع زکام و لقوه (حرکات و جنبیدن‌های بی‌اختیار) صورت میکند.
ضماد گرم او بر سرکه در ظرفی تابیده در پارچه‌ای گرم‌گرم بر سر گذارند، یا کوبیده با آب گرم خمیرکرده بر سر ببندند رفع زکامی که با آن عطسه باشد میکند.
همین قسم ضماد و بستن او بر هر عضو تحلیل سریع باد و درد و ناراحتی آن میدهد.
همچنین چکاندن بو داده او با روغن زیتون بمقدار سه چهار قطره که آنرا
ص: 345
نیکو سائیده در روغن زیتون مالیده باشند رفع زکام عطسه‌دار میکند.
مضمضه جوشانده او با سرکه درد دندان سرد را رفع میکند.
چکاندن جوشانده او که صاف کرده با روغن سقز جوشانده باشند در گوش رافع درد گوش و باد و صدای آن میباشد.
خوردن روغن او با روغن زیتون و کندر جهت اعاده باء مأیوسین (برگرداندن شهوت محروم‌شده‌ها) از مجربات شمرده شده است.
دستور تهیه روغن او جوشاندن بسیار آن است و صاف کردن و جوشاندنش در روغن زیتون تا آن‌حد که آب بخار شده روغن مانده باشد.
مالیدن همین روغن بر آلات تناسل باعث تقویت و تحریک میشود.
مالیدن همین روغن بر اعضا رافع دردهای صعب که از سردی رسیده باشد و همچنین رفع سستی عضو میکند.
خوردن سیاه‌دانه خود نیز در امور شهوانی سریع الاثر میباشد اما بشرطی که رعایت اعتدال در آن بعمل آمده باشد.
خوردن زیاد آن باعث خناق و بسته شدن شکم و اعضاء و مصلحش سکنجبین و سرکه و کتیرا و ترشیجات و خنکی‌ها مانند مغز خیار و لیموشیرین میباشد.
مقدار خوراک از خود آن تا 3 نخود و از روغنش نصف آن میباشد.

سیب علاج امراض: قلب و دماغ، خفقان، تنگ‌نفس، غش و ضعف، عطش، سرفه خشک‌

با طبیعت گرم و تر و ترش او سرد و خشک و ترش و شیرین او در حرارت و برودت معتدل میباشد.
ص: 346
مجموع سیب قوت دل و دماغ و جگر داده رفع خفقان (قلب‌گرفتگی) و تنگ‌نفس میکند.
نافعترین آن سیب شیرین است که مفرح و لطیف و مقوی روح حیوانی بوده و بسرعت داخل خلط صفرا میشود.
سیب پخته سرفه خشک را رفع کرده و آب او با شراب و گوشت آب (عصاره گوشت) رفع غش و ضعف بدن و بیحالی میکند.
آب سیب در معجون‌ها فرح‌آور و باعث قوت عمل آنها بوده و ترش او قابض یعنی بندآورنده و مسکن عطش و موافق معده‌های گرم و صفراوی میباشد.
خوردن سیب ترش قی و غثیان را فرونشانیده و ترش و شیرین آن مولد خلط صالح یعنی قوای مفید و نارس بیمزه او تولید خلط خام مضر میکند.
ضماد سیب که آنرا کوبیده ببندند در ابتدای ورمهای گرم نافع و سیب تلخ قابض‌تر از همه و عصاره یعنی آب تمام سیب‌ها و عصاره برگ همه سیبها رفع سموم می‌کند.
خوردن شکوفه سیب رفع اخلاط متعفن سینه میکند و با خوردنی‌های مفرح مانند بیدمشک و گلاب تفریح و نشاط زیادتر میآورد.
گویند هرنوع سیب چون در بدن به خلط گرم برسد دفع آن میکند در این معنی که مفید حال گرم‌مزاجها میباشد.
رب سیب ترش که آب آنرا با شکر و عسل بقوام آورده باشند سرد و با رطوبت و در یبوست معتدل و در رفع و غلیان خون و اسهال صفراوی و قی آن، و رفع غم و الم سوداوی نافع و مضر اسهال خونی و شش میباشد.
رب سیب شیرین در افعال قوی‌تر از سیب ترش و شربت سیب سموم و فساد وبا و هوای وبائی را بی‌اثر کرده و فرح قلب و نشاط میآورد.
مربای سیب بهتر از سایر اقسام آن مانند خام و آب و رب آن بوده و خوردنش را هیچگونه مضرت نمیباشد.
ص: 347
زیاد خوردن سیب باعث تبهای مخلوط و فراموشی و مولد باد و گاز و مصلحش غذاهای لطیف مانند شیر و برنج (شیربرنج) و فرنی و ترحلوا میباشد و ترش او مضر سینه و مورث ذات الریه و باد و ورم عروق و مصلحش گلقند و دارچین میباشد.

سیر علاج امراض: حیض و عرق، مفاصل، خون، باد و گاز، درد پهلو، شهوت و جماع، تبهای کهنه، زخم معده، درد مقعد

با طبیعت گرم و خشک موافق حال سردمزاجها.
چون سردمزاج از آن بخورد باعث تحلیل غذا و جریان بول و در زن سبب باز شدن حیض و عرق و باز کردن مسامات بدن و جلای پوست میشود.
خوردن سیر بشرط مناسبت داشتن زمان و مزاج و رعایت حد اعتدال رطوبات معده را جمع و درد مفاصل را رفع و خون را رقیق و لطیف کرده حفظ صحت و رفع مضرت آبهای ناسالم و هوای وبائی بیمار میکند.
خوردن سیر صدا را صاف و اخلاط غلیظ سینه و اندرون را پاک و شکم‌درد بادی و نسیان و سرفه و تنگ‌نفس و درد طحال و پهلو را رفع میکند.
خوردن سیر در رطوبتی‌مزاجها محرک باء و مقوی شهوت و مولد منی و مهیج جماع میشود.
برای سردمزاجها خوردن سیر رافع تبهای کهنه و جراحات اندرون و درد مقعد و بواسیر و مفاصل و کرم معده و زالوئی که بحلق مانده باشد و رفع تشنگی و گیر و ثقل و سنگینی‌های سینه و معده و امعاء میکند.
سیر رنگ رخسار را نیکو و پوست را لطیف و غذا را هضم و تنگ‌نفس را
ص: 348
رفع و فالج و رعشه را درمان و ورم را نرم و سنگ کلیه را ریزانده و با شراب رفع ضرر سم مار و گزندگان میکند.
مداومت در خوردن سیر موی سفید را ریخته، موی سیاه رویانیده و خوردن آن با گردو فواید آن را چندان میسازد.
خوردن پخته سیر با زیره و برگ صنوبر جهت تقویت دندان و با شیر گوسفند و روغن تازه و عسل در تحریک باء بیعدیل میباشد.
نشستن در آب برگ و ساقه پخته او حیض را گشوده سقط جنین کرده مشیمه مرده و زنده را بیرون میآورد.
مالیدن آب پخته برگ و ساق او با عسل بر روی جراحات آبدار سبب بهبود آن گردیده بیماریهای پوست را رفع و زخم و جراحات چرک‌دار و آب‌دار را درمان و زخم و جوش و سوزه کوره‌های سر را به بهبود میآورد.
جوشانده برگ و ساق او با برگ انجیر سیاه و زیره جهت درمان گزیدگی کند و با (جغد) و روغن زیتون جهت کشیدن زهر عقرب و با سرکه رطوبات بدن و ورمهای اعضا را سود میدهد.
ضماد پخته او با شیر باعث باز شدن دمل و ضماد سوزانده سیر که با عسل آمیخته باشند جهت پاک شدن خون منجمد در زیر پوست و غرغره آب جوشانده او با سرکه سیرترشی زالوی بحلق‌مانده را بیرون میآورد.
زیاد خوردن آن و عدم رعایت مزاج و سن و فصل و مکان سوزاننده خون و مضر بواسیر و زنان حامله و شیرده و صاحبان خنازیر و مولد صفرای بسیار و ضعیف کننده نور چشم و بیدار کننده امراض خفته و مضر شش و هرچه رطوبتی مزاجها و بلغمی‌ها را مفید، گرم‌طبیعت‌ها و صفراوی‌ها و گرم‌مزاجها را مضر و بلکه گاهی موجب امراض هولناک منجر بمرگ میشود.
در هر صورت گرم‌مزاجها را بهتر است که از آن صرفنظر کرده خیر آنرا به شرش بخشیده، در صورت اضطرار لازم است که با خوردن گشنیز و سکنجبین و
ص: 349
آب انار ترش یا رب آن رفع مضرت آن نمایند.

شاهتره علاج امراض: خون و صفرا، معده، تب کهنه، غثیان، خلط و کثافات، حکه و خارش، پوست، یرقان، دهان و زبان، گزیدگی‌

با طبیعت معتدل خشک، مفید حال بلغمی‌ها.
خوردن شاهتره گیر و سده جگر را باز و موجب تقویت آن شده، بول و ادرار را باز میکند.
شاهتره مسهل اخلاط بلغم و سودا و صفرا، خصوصا سودا و مواد گرم سوزاننده، از جمله صفرا بوده، خون را صاف میکند.
خوردن شاهتره باعث تحریک اشتها شده خشک آن قویتر و تقویت معده میکند.
شاهتره مفید سودا و بلغم و جوش و بثور و ناراحتی‌های بدن و تبهای کهنه و خوردن آن با سرکه قی صفرائی و غثیان بلغمی را دفع میکند.
نوشیدن آب شاهتره تازه با تمرهندی معده و روده را از کثافات و اخلاط پاک میسازد.
خوردن آب تازه شاهتره با تمرهندی خارش و آزار پوست و حکه و زردی (یرقان) را برطرف میسازد.
کشیدن و چکاندن آب شاهتره در چشم رافع خارش و باعث تقویت باصره میشود.
مالیدن آب شاهتره با سائیده صمغ مانع روئیدن موی منقلب که کنده باشند،
ص: 350
مثل روئیدن موی زائد در پلک میکند.
مضمضه آب شاهتره رفع حرارت و سوزش کام و دهان و زبان و تقویت لثه میکند.
ضماد خشک شاهتره که کوبیده باشند، با حنا در حمام که بتن بمالند جرب و حکه و خارش و جوش و بثور و دانه سوزان و آزارنده را بهبود میدهد.
شستن سر با آب شاهتره باعث قلع و از میان بردن شپش و رشک میشود.
ضماد تازه او جهت گزیدن زنبور بسیار مؤثر و رافع رنج و زهر و درد آن میشود.
تخم شاهتره قویتر از برگ و تازه و خشک آن و در صورت عدم دسترس به خود او میتوان از تخم او استفاده نمود، و مقدار خوراک از آب آن تا یک سیر (75) گرم و از تخم او تا دو مثقال (10 گرم) میباشد.

شاهدانه- بنگ علاج امراض: فکر و حواس، کندی ذهن و حماقت، کسالت و خستگی، درد گوش، ورم‌

نبات شاهدانه که برگش بنگ و حشیش و غبار و شکوفه آنرا چرس خوانند، با قوای چهارگانه و طبیعت سرد و خشک، مفید حال گرم‌مزاجها و رطوبتی‌ها.
استعمال بنگ و چرس سکر و بیخودی آورده، فرح و اشتها و نعوظ کاذب می‌آورد.
چرس و بنگ فکر و حواس و جگر و معده را ضعیف کرده، رنگ رو را فاسد و بیماری استسقا و بلادت یعنی کندذهنی و حماقت و کسالت و تکدر فکر و جنون میآورد.
ص: 351
چرس و بنگ باء و شهوت جماع را با خشک کردن از میان برده، جنبش حس و حرکت و فعالیت بدنی و دماغی را به نقصان میآورد.
چکاندن عصاره شاهدانه در گوش کشنده کرم گوش میباشد.
استنشاق عصاره او دماغ را باز میکند.
شستن سر با پخته پوست نبات شاهدانه رشک و شپش را قلع میکند.
ضماد پخته ریشه او رافع ورمهای گرم و مسکن درد آن میباشد.
شاهدانه گرم و خشک، شکننده باد و مسکن غثیان و بازکننده بول و بندآورنده طبیعت روان و جمع‌کننده منی و بوداده آنرا ضرر کمتر میباشد و زیاد خوردنش باعث زخم روده و مصلحش سکنجبین و خشخاش میباشد.
پاشیدن سائیده پوست ساقه پوسیده او جراحات را بهم آورده مجرب میباشد.
روغن شاهدانه که مانند روغن بادام بگیرند گرم و خشک و جهت تسکین درد اعصاب و سنگینی و درد گوش و ورم‌های سخت نافع و خوردن او قطع باء میکند.
مقدار خوراک او تا دو نخود و برای غیر معتاد زیاده بر این کشنده میباشد و دردخان و کشیدن ضرر آن خفیف‌تر میباشد.

شبت (شوید) علاج امراض: هاضمه، بلغم، سکسکه، حیض، شیر، دستگاه تناسل، آلت و رحم، نفخ شکم‌

با طبیعت گرم و خشک، مفید حال بلغمی‌ها و سردمزاجها.
خوردن شبت پزنده طعام و بازکننده باد و بول و حیض و شیر و تخم او در این خصوص قوی‌تر از خود او میباشد.
ص: 352
شبت مسکن درد شکم و روده و بازکننده گیر و هاضم قوی میباشد.
خوردن شبت یرقان (زردی پوست) و امراض بلغمی و سکسکه و ضعف معده و جگر و طحال را رفع میکند.
خوردن شبت سرفه و تنگ‌نفس را بهبود میدهد.
شبت جهت امراض دستگاه تناسل مفید و خوردن خود و تخم و آب و مالیدن آن به قضیب و بیضتین و پشت زهار و رساندن آن به رحم باعث تقویت آلت و جماع و کمک تولید مثل میکند.
خوردن آب شبت با عسل باعث قی و آسودگی از آزار طعام خراب میشود.
خوردن آب پخته خود و تخم او مسکن درد شکم و روده و رافع نفخ شکم که بعد از گرسنگی زیاد غذا خورده شده باشد میباشد.
خوردن آب پخته شبت رفع سکسکه و قی و غثیان غذای فاسد میکند.
نوشیدن آب پخته او رفع درد پشت و کلیه و مثانه میکند.
سائیده سوخته شبت خشک با عسل که بخورند و بر موضع گذارند رفع علت بواسیر میکند.
خوردن سوخته شبت با عسل و سائیده اندکی شیشه که از کوفتن و سائیدن بمانند غبار شده باشد باعث ریختن سنگ کلیه و رافع عسر بول (شاش‌بند) میشود.
پاشیدن سائیده خشک شبت زخم و جراحت چرک‌دار را بهم آورده خشک میکند و در جهت بهبود زخم ذکر بیعدیل میباشد.
چکاندن آب شبت در گوش رفع امراض گوش میکند.
نشستن در آب جوشانده شبت در بهبود امراض زخم بیمانند و ضماد پخته او که از جوشیدن و پختن سفت شده باشد با عسل بر مقعد باعث لینت طبع میشود.
افزودن تخم او در اطعمه و اغذیه و ترشیها اصلاح معده و منع ترش کردن معده بعد از غذا میکند.
ص: 353
خوردن آب شبت باعث قی و غثیان قوی و مداومت در صرف آن مسبب ضعف باصره و منی و مضر گرم‌مزاجها و مصلحش آب لیمو و مثل آن و مقدار خوراک از تازه او تا (60 گرم) و از تخم او تا 12 نخود (4 گرم) میباشد.

شبدر علاج امراض: خشکی و یبوست مزاج، سموم، استسقا، مثانه، جراحات، درد مفاصل، اسهال، معده و پهلو

با طبیعت گرم و خشک، با اثر زیادتر تخم آن بر برگش، مفید حال سردمزاجها.
خوردن شبدر تازه پوست را جلا و طبع را لینت میدهد.
خوردن کوبیده یک قاشق مرباخوری از تخم او با شراب رفع سموم کشنده میکند.
نوشیدن تخم کوبیده شبدر با شراب درد شکم و قولنج و یرقان و استسقا را رفع میکند.
کشیدن آب شبدر بچشم پرده جلو چشم و اشباح و جراحت آنرا درمان میکند.
روغن شبدر که تخم آنرا کوبیده، جوشانده صاف کنند و با روغن کنجد چندان بجوشانند تا آب تمام شود و بمالند درد مفاصل را دور میسازد.
آب برگ و جوشانده تخم او بازکننده بول و حیض بسته و شیر کم‌شده می‌باشد.
عرق ینجه حیضه (اجابت کم‌کم و پیوسته معده- نوعی اسهال) و درد معده و پهلو و با شکم و سردرد سرد و تقطیر بول (قطره قطره آمدن ادرار) و سردی مثانه را رفع میکند.
ص: 354
دادن آب جوشانده آن و گذاشتن پخته‌اش بمحل عقرب‌گزیده رفع درد و سم و ضرر آن کرده بغایت مؤثر میباشد.
بستن کوبیده یا پخته شبدر بر عضو سالم باعث درد آن میشود.
نشاندن طفل کم‌حرکت در آب جوشانده شبدر سبب حرکت و براه افتادن او میشود.
مالیدن روغن ینجه بر دست و پای اطفال سبب حرکت و راه و زیرکی او میشود.
چکاندن آب او در بینی رفع سردرد و صرع و جنون میکند.
مالیدن آب شبدر بصورت پاک‌کننده بشره، اما مضر حال گرم‌مزاجها و باعث سردرد ایشان و خارش و ناراحتی پوست میشود.
کثرت استفاده او خاصه جهت گرم‌مزاجها باعث درد گلو و التهاب و هرچه رطوبت و سردی و بلغم زیادتر غلبه داشته باشد زیادتر نفع میدهد و مصلح و رافع ضررش در حرارتی‌ها گشنیز و کاهو و کاسنی میباشد.

شتر علاج امراض: امور جنسی، سرفه و زکام، جگر و طحال، عضلات، فلج، جوش و جراحات، لک و پیس، خون‌دماغ‌

با طبیعت گرم و خشک و بهترین او تا دو ساله آن میباشد، موافق حال سرد مزاجها.
خوردن گوشت شتر باء و آلات جماع و اعضاء را تقویت و تب دائمی و عرق النساء و یرقان و سوزش بول را رفع میکند.
بول شتر مسهل سردمزاجها و رافع زرداب و سرفه و زکام و ورم جگر و طحال
ص: 355
و سستی عضلات و فلج و ورم میباشد.
شیر شتر مخصوصا که با بول او آمیخته باشند رفع مرض استسقا میکند.
مالیدن سائیده گوشت سوزانده او بر جرب و زخم و جوش و جراحات خارش‌دار جلد باعث علاج آن امراض میشود.
گذاشتن شش تازه او که هنوز گرم باشد لک و پیس را پاک میکند.
برداشتن مغز ساق او با پشم بعد از طهر اعانت به حمل میدهد.
دمیدن سائیده سرگین او در بینی قطع خون‌دماغ میکند.
ضماد تازه او ورم خنازیر را به تحلیل میآورد.
مالیدن سرگین تازه او بهبود جوش و بثور میدهد.
گذاشتن آن بر زگیل، زگیل را پاک میکند.
چربی کوهان شتر رحم را از کثافات پاک میسازد و بواسیر را درمان و قطع خون آن نموده ترک (شقاق) را علاج میکند.
دمیدن سائیده سوخته موی او قطع خون بینی و پاشیدن آن جلوگیری از خونریزی زخم میکند.
پاشیدن سائیده موی سوخته او بر زخم سبب جمع شدن جراحت میشود.
پنیرمایه شتر قوت شهوت را زیاد کرده تهییج جماع میکند.
خوردن شش او بینائی را ضعیف و زیاد خوردن آن کور میکند.
خورانیدن کف دهان او موقع مستی باعث جنون میشود.
چکانیدن آب پونه در بینی شتر مست مستی را از او دور میکند.
چون گندم را با عرق شتر تر کرده بطیور بخورانند باعث بیهوشی طیور میشود، کف دهان او نیز دارای همین اثر میباشد.
نوشته‌اند چون کنه شتر را که زنده باشد بر آستین عاشق ببندند رفع عشق او میکند!
خوردن گوشت و اعضای شتر مضر حال گرم‌مزاجها و در استفاده قابل
ص: 356
اثرات معکوس میباشد.

شراب علاج امراض: بدبوئی، سردرد، هضم، عصب، وحشت و هراس، اعصاب، زخم روده، تب، ضعف مزاج‌

واضح است که شراب در آئین اسلام از جمله محرمات بوده، نفی آن نیز مسلم میباشد ولی تا دلیل حضورش در اینجا روشن شود باید گفت این بخش مجموعه‌ایست علمی و طبی شامل خواص و مضار اشیاء که پیشینیان و مؤلفین گذشته آنرا آورده خلاف امانت استنساخ و ترجمه بود که من نیز نیاورم و زیادتر از آن جهت که معایب و مفاسد آن روشن شده معلوم شود که شریعت مقدس اسلام آنرا به چه جهت منع کرده است، اگرچه دارای منافع فوق الذکر میباشد.
سابق بر این از آنجا که داروها و وسائل امروزی در بیهوشی‌ها و مانند آن نبود حکما در جراحی‌ها از آن برای استقامت و بالا بردن مقاومت مریض استفاده میکردند و در ناراحتی‌های روحی مانند عشق و جنون و مالیخولیا و در ضعف‌ها و عوارض امثال آن آنرا ضمیمه داروها مینمودند و خواصی نیز از آن مانند رفع بدبوئی دهان و بدن و سردردهای مزمن و سوءهاضمه و تسکین اعصاب و ترس و دلهره و هراس و زخم روده و بعضی از تب‌ها و ضعف مزاج امتحان شده بود، ولی امروزه که داروهای مؤثرتر و بهتر از آن بوجود آمده مسلم است که چنین ماده‌ای بکار نمیآید و ما نیز در اینجا باید بذکر مفاسد آن اکتفا بکنیم.
از آمارهای بدست آمده معلوم شده است که اکثر جنایت و جنحه و فحشا و فساد از شراب و مشتقات آن بوده، دلیری‌های بی‌مورد و شهامت‌ها و غیرت‌های
ص: 357
آنی از صرف مسکرات بوجود آمده چه افراد آرام و متینی که قبل از استعمال آن حتی جرئت سخن گفتن بلند را با افراد نداشته‌اند و پس از آن شیری شده که عربده‌اش محله‌ای را ناآرام کرده است و به همچنین جسارت‌ها و بی‌ادبی‌ها و زشت‌کاریهائی که از آن بظهور آورده است.
حکیمی را با عزت فراوان بمحل شراب حاکمی بردند اما هرچه حاکم اصرار به صرف آن نمود حکیم امتناع کرد و چون سبب پرسیدند؟ گفت اینهمه عزّت و احترام بمن از آنجهت بوده که مرا صاحب عقل و خردی میدانستید در صورتیکه اگر من صرف این کنم اول چیزی که از من زائل میشود همان عقل و خرد خواهد بود.
همچنین تاریخ و سیر نشان داده که بیشتر جنایات فجیع و اعمال شدید از صرف شراب بوجود آمده مانند اره کردن ذکر یا پیغمبر و پی کردن شتر صالح و فرمان قتل حسین بن علی (ع) و بروز جنگهای منطقه‌ای و جهانی و مانند آن که تهور کاذب آن باعث آنها گشته است و بهمین صورت اختلافات خانوادگی و منازعات و پریشان‌کاریهای دوستان و برادران و ارتکاب به اعمال خانمان‌برانداز جنحه‌ها و جنایات که غالبا از صرف مسکر بوده است.
پس اگر شراب را بقولی مفید فایده‌اش بدانیم باید بگوئیم که آن فوائد آنی و زودگذر و همراه بسا عوارض میباشد، در حالیکه اگر ام الفسادش بخوانیم باید آنرا کلامی کامل و قاطع و بدون تردید بشناسیم چه مفاسدش اظهر من الشمس بوده بر هیچکس پوشیده نخواهد بود، از جمله شرارت و عصبیت و توقعات بیجا و در بعضی گریه و جلفی و سبک‌سری و بی‌آبروئی و چرک‌دامنی و سستی عفاف و از عوارض آنی‌اش که پس از سه چهار ساعت ظاهر میشود و سردرد و کج‌خلقی و ضعف قلب و هول و هراس و تنبلی و مانند آن و از بزرگترین مفاسدش تحریک اعصاب و جنون آنی منجر به جدال و قتال و مانند آن که در این زمینه جهت حسن ختام رجوع به قطعه ذیل از گفته‌های شاعر خوش‌قریحه
ص: 358
جلال الممالک میکنم:
ابلیس شبی رفت به بالین جوانی‌آراسته با شکل مهیبی سر و بر را
گفتا که منم مرگ و اگر خواهی زنهارباید بگزینی یکی از این سه خطر را
یا آن پدر پیر خودت را بکشی زاریا بشکنی از مادر خود سینه و سر را
یا خود زمی ناب بنوشی دو سه ساغرتا آنکه نمایم ز تو من رفع خطر را
لرزید از این بیم جوان بر خود و جاداشت‌کز ترس فتد لرزه به تن ضیغم نر را
گفتا نکنم با پدر و مادرم اینکارلیکن ز می ناب کنم رفع، ضرر را
جامی دو سه می خورد و چو شد چیره ز مستی‌هم مادر خود را زد و هم کشت پدر را
ای کاش شود خشک بن تاک و خداوندزین مایه شر حفظ کند نوع بشر را
و در غایت که مصرف و استعمال آن نیز دارای مضرات زیاده بر منافع بوده باعث مرگ مفاجا و خناق و امراض دماغی و سکته و صرع و فلج و جنون و سرسام و رعشه و درد چشم و درد گوش و بینی و دهان و دندان و زبان و اسهال خونی و ورم جگر و طحال و خفقان و تنگ‌نفس و ضعف و بطلان باء و اورام خطرناک و آکله و جوش‌ها و فساد هضم و ضعف قوتهای دماغی و حیوانی و تمایلات جنسی و جسمانی و مورث تبهای سوزان مرکبه و غش و استسقای علاج ناپذیر و مولد سنگ کلیه و مثانه و سوزش بول و ضعف اعصاب و دیگر مضرات و
ص: 359
سایر امراضی که حدی بر آنها متصور نیست میشود، در آن حد که میتوان گفت خیرش را باید به شرش بخشید و نه شیر شتر و نه دیدار عرب و اولویت ترکش که فوایدش، مضارش را جبران نمیکند.

شش- جگر سفید علاج امراض: ورم چشم، لک چشم، ورم پا، زگیل، زخم روده، ناراحتی پوست‌

بهترین آن شش بره و بزغاله پنج شش ماهه تا یکساله است، مفید حال ناقهین و گویند مداومت بخوردن آن ناراحتی سینه و شش و در آخر سل میآورد و رفع ضررش را خوردن سرکه و ترشی با آن میکند.
چون شش گرم را شکافته بر پشت چشم اندازند ورم چشم و لک خونی که در سفیدی چشم ظاهر شده باشد رفع میکند و مجرب میباشد.
انداختن شکافته گرم آن بر عضو بیمار جهت زخم روده و ورمیکه در پا از کفش تنگ و راه زیاد و امثال آن بهم رسیده باشد مفید و دارای اثر فوری میباشد.
مالیدن خونابه کباب بی‌نمک او که از بره تا یکساله بدست آمده باشد زگیل و اثرات آن در پوست و خشکی و ناراحتی جلد را بغایت مؤثر و سوخته او جهت زخم روده مجرب میباشد.
ص: 360

شقاقل علاج امراض: نفخ و باد معده، پشت و کمر، مثانه، روح‌

با طبیعت گرم و تر، مفید سردمزاجها و خشک‌طبیعت‌ها.
شقاقل زیادتر بصورت مربا خورده میشود استفاده از آن باعث نفخ مفید و تحریک و نعوظ و باز شدن سده‌های معده و روده میشود.
شقاقل قطع بلغم و رطوبت نموده، تقویت کمر و پشت و معده و مثانه و جگر میکند.
شقاقل مثانه را گرم و تقویت ارواح جسمانی و نفسانی میکند.
مضر طبایع گرم و صفراوی و اشتها و باعث سردرد و رفع ضررش با مربا کردن او مخصوصا با عسل میباشد.

شکر علاج امراض: سرفه، سینه‌درد، التهاب معده، باد و نفخ شکم، خون و مثانه‌

با طبیعت گرم و تر، مفید سردمزاجها و خشک‌طبیعت‌ها.
خوردن شکر بدن را فربه و گیر و سدد اندرون را باز و یبوست صورت و بدن را لطیف و خون را پاکیزه و مثانه را پاک میکند.
شکر بول بسته را رانده، خشونت و خشکی سینه و سرفه را رفع و باء را تحریک میکند.
شکر ملین طبع و مهیج قی و قاطع التهاب معده، لیکن نفخ و باد میآورد، مگر آنرا پخته دو سه جوش داده باشند که این مضار نیز از او دور میشود.
ص: 361
قی کردن با آب نیشکر یا آب نیشکر معده را پاک و در داروها مصلح آنها، اما نپخته او اشتها را فاسد و پیران را مضر و مصلحش بادیان میباشد.

شکر تغار علاج امراض: خشکی مزاج، درد سینه، حلق و گلو، سرفه، صدا و آواز

آن غلاف حیوانیست شبیه بمگس که در خار بوته‌ای بنام انزوت مانند عنکبوت بدور خود از لعاب دهان تار تنیده، خود در میان آن خفه میشود.
با طبعی در حرارت و رطوبت معتدل که همه طبایع را سودمند میباشد.
طریق استفاده او شکستن و بیرون انداختن جانور میان آن و کوبیده غلاف وی در آب حل کردن میباشد، با لعاب و لزوجت و لینت بسیار.
خوردن لعاب کوبیده شکر تغار با کمی شکر که در روز چند قاشق بنوشند تسکین حدت و درد سینه و هرگونه آزار آن میدهد.
خوردن شکر تغار سوزش و خارش و ناراحتی مجرای حلق و گلو را برطرف ساخته، سرفه و خشکی و خشونت سینه را رفع میکند.
شکر تغار گرفتگی سینه و صدا را رفع و باعث صافی صدا و آواز و لینت مزاج میشود.
بهترین طریق بهره‌وری از آن شب هنگام خواب است که مقداری از آنرا در دهان ریخته بتدریج آب آنرا فرو ببرند.
زیاد خوردنش باعث غثیان، و ترنجبین و شکر رفع ضرر او میکند.
ص: 362

شلغم معالج امراض: شهوت و جماع، سنگ کلیه، طحال، شاش‌بند، احشاء و امعاء، نقرس، شقاق‌

با طبیعت گرم و تر، مفید حال سردمزاجها و خشک‌طبیعت‌ها.
شلغم دارای غذائیت بسیار و با لینت فراوان میباشد.
خوردن شلغم بول بسته را رانده و باء و شهوت را تهییج نموده نعوظ و میل جماع میآورد.
شلغم چشم را قوت داده، سنگ کلیه را میریزاند.
شلغم رافع سرفه و ناراحتی سینه شده، طبع بسته را باز میکند.
خوردن سائیده ریشه‌های نازک شلغم با عسل علاج ناراحتی طحال و شاش‌بند میکند.
ضماد شلغم پخته بر ورم باعث تحلیل و درد ورم میشود.
ترشی شلغم لطیف و بی‌نفخ و معدل رطوبات و مقوی احشاء و اشتهاآور و در افعال از خود شلغم قویتر میباشد.
ضماد و مالیدن آب پخته شلغم نقرس و شقاق را بهبود میدهد.
تخم شلغم مانند خود شلغم و در معالجات از آن قویتر میباشد.
مضر گرم‌مزاجها و دیرهضم و مولد باد معده و زیاد خوردنش باعث سردرد و مصلحش خوردن سکنجبین و ترشیها میباشد.

شمشاد علاج امراض: مفاصل، مقعد، معده، آب‌ریزش دهان، لک و پیس، بدرنگی پوست، دل و دماغ، احشاء

ص: 363
در طبیعت گرم و خشک مفید حال سردمزاجها.
چون برگ شمشاد را کوبیده با حنا بسر بندد خضاب بسیار خوب بوده باعث سیاهی و تقویت مو میشود.
بستن ضماد کوبیده برگ شمشاد با سفیده تخم‌مرغ مفاصل را محکم میکند.
دود کردن برگ خشک او زیر پا بطوری که دود آن بموضع برسد مقعد بیرون آمده را بجای خود برده درد آنرا ساکن میسازد. خوردن نرم‌کرده مقدار نخودی از تخم او با آب معده روان را بند آورده باعث جمع کردن رطوبات آن و قاطع آب ریزش دهان میشود.
ضماد پخته برگ او چندانکه بحد قوام برسد و بمالند باد سرخ و جوش‌های آب‌دار و جوش‌هائی که لیزابه مانند عسل از آن خارج میشود علاج میکند.
مالیدن خمیر کوبیده برگ خشک او با عسل به تن رفع آثار لک و پیس و چرکی و بدرنگی و تیرگی پوست میکند.
خوردن شکوفه او که با شکر مربا کرده باشند بمقدار قاشقی قوت دل و دماغ و احشاء و امعاء میدهد.

شنبلیله علاج امراض: ضعف قوای جنسی، حیض، درد سینه، سرفه، بواسیر، تنگ‌نفس، جنین و رحم‌

با طبیعت گرم و خشک مفید حال سردمزاجها.
شنبلیله ملین طبع و محلل غذا و بازکننده حیض و مقوی ریه و نعوظآور میباشد.
ص: 364
خوردن پخته شنبلیله مسهلی معتدل بوده امعاء و احشاء را پاک و مواد حبس شده مانده در سینه را رفع میکند.
شنبلیله مفید خلط و درد سینه و سرفه خشک و خلط سینه را پخته اخراج میکند.
خوردن با آب پخته شنبلیله بواسیر و درد و ورم باطنی او را رفع میکند.
پخته شنبلیله و تمرهندی و انجیر و مویز که آب آنرا با عسل بقوام آورده با آب جوشانده‌ی پرسیاوش بخورند جهت درد سینه مزمن و زخم آن و تنگ‌نفس علاج میباشد.
نشستن در آب جوشانده شنبلیله تسهیل امر ولادت و اسقاط جنین و تنقیه رحم از کثافات میکند.
ضماد پخته شنبلیله ورمهای ظاهری و باطنی را نرم و ورم طحال را فرو نشانده و جهت ورم رحم که در پارچه کرده برگیرند و یا بر آن گذارند درمان و بستن آن بر سر مانع ریختن موی سر و گذاشتنش بر ناخن کج‌شده سبب بهبود و سلامت ناخن میگردد.
گذاشتن ضماد پخته شنبلیله بر شقاق (ترک مقعد و هر ترک که بر لب و دست و فرج و مثل آن بهم رسیده باشد) که از سرما باشد آنرا بهبود داده بهم میآورد.
گذاشتن ضماد شنبلیله بر سوختگی از آتش باعث سلامت آن شده، همچنین جوشهای زرد آبدار و جوش و ثبور زگیل مانند و لک و پیس و بدرنگی و آثار مانده در پوست را پاک میکند.
اماله آب جوشانده آن دل‌پیچه و ناراحتی معده را که از بلغم و سردی و رطوبت عارض شده باشد رفع میکند.
مالیدن آن از رو و چکاندن چند قطره از آب آن در گوش رفع چرک و درد و ناراحتی آن می‌کند.
ص: 365
مالیدن آب شنبلیله چه پخته و چه نپخته باعث خوبی رنگ رخسار شده پوست صورت و بدن را لطیف و نرم ساخته به جلا میآورد.
مالیدن آب شنبلیله با (مویزح) منع تولد شپش میکند.
چون آب شنبلیله را با گلاب مخلوط کرده در چشم چکانند منع آب‌ریزش چشم و خارش و جوش پلک و سرخی و خون‌رنگی و ورم آن میکند.
گذاشتن خمیر کوبیده شنبلیله با (بوره) بر محل طحال (پهلوی چپ زیر دنده‌ها) رفع ورم طحال و با انجیر کوبیده بر دمل باعث باز شدن سر دمل میشود.
گذاشتن کوبیده شنبلیله تازه یا خشک آن با سرکه و روغن بادام و آرد جو بر روی ورم سبب تحلیل ورم گرم و با عسل سبب تحلیل ورم سرد میشود.
مداومت در خوردن شنبلیله با خشخاش و بادام و آرد گندم و شکر و عسل که معجون کرده باشند باعث فربهی بدن و تولید خون و اصلاح کلیه بغایت مؤثر میباشد.
ضماد پخته او جهت درد کمر و جگر و مثانه‌ای که از سردی بدرد آمده باشد و بر پشت زهار جهت باز شدن بول بسته و قطره‌قطره آمدن آن و بر بالای رحم جهت رفع درد رحم و بر سر جهت جلوگیری از ریزش موی سر مؤثر میباشد.
روغن شنبلیله که از تخم او بگیرند «آب جوشانده کوبیده تخم آن که صاف کرده با روغن کنجد چندان بجوشانند تا آب تمام شده روغن بماند) گرم و تند و نرم‌کننده و لطیف‌کننده و ملین که بر هرجا مالیده یا بخورند و چون بر دست و صورت مالند رفع خشونت و خشکی و زبری و جراحت و جوش و نخاله و زوائد بظهور رسیده آن میکند.
موم روغن آن که آب صاف‌کرده جوشانده آنرا با موم و روغن کنجد بجوشانند تا آب تمام شود و بمالند رفع شقاق و با سفیدآب باعث پاک کردن پوست صورت از لک میشود.
خوردن زیاد آن باعث قی و غثیان و مولد خلط غلیظ و رافع ضرر و مصلحش
ص: 366
سکنجبین و شربت آب لیمو ترش میباشد.

شیر علاج امراض: بستگی شکم، اسهال، هضم، فکر و دماغ، خشکی، حکه و خارش، جذام، تب، سل و ریه‌

با طبیعت سرد و تر مفید حال گرم‌مزاجها.
بهترین شیر از جهت نزدیکی به شیر انسان شیر گاو بعد از آن شیر بز و گوسفند و آهو و شتر که بهتر از شیر الاغ و اسب و گورخر و خوک و غیره که شیر هریک در خواص آنها ذکر شده و میشود.
همچنین در اثر تغذیه شیر حیوان نیز دارای طبیعت مختلف شده با علوفه قابض موجب قبض و بستگی طبیعت و با علوفه مسهلی موجب روانی و اسهال میگردد.
شیر خوب، تازه نیمگرم آنست که دارای حرارت لطیف میباشد و در سرد شدن آن خاصیت از او زایل میگردد، پس بهتر آنست که شیر را گرم‌کرده بنوشند و موافق‌ترین جهت انسان شیر گاو است که بعد از گوشت و تخم‌مرغ نیم‌بند بهترین اغذیه او میباشد.
استعمال شیر را بعد از ترشیها و همراه آن خوردن میوه‌های تازه و ماهی و پیاز و امثال آن جایز نمیدانند، چه مادامیکه شیر از معده نگذشته چیزی بالای آن بخورند و بخوابند سبب فساد بدن، مخصوصا در غلبه خلطی از اخلاط مضر که باعث بسا امراض گشته مهلک میباشد از این رو شیر را در بیماری‌ها، خاصه در زکام و بلغم تجویز نکرده، آنرا بدتر باعث آزار بیمار دانسته‌اند.
همچنین جهت زنان باردار که در نزدیکی آمدن نوزاد خاصه در زمستان
ص: 367
خوردن شیر را برای او منع کرده و قبل از انقضاء چهل روز از زایمان نیز شیر را برای او مفید ندانسته‌اند و بهترین وقت استعمال شیر که هم دور از مضرت و ناراحتی بوده و هم فایده بسیار میرساند از اواسط بهار تا اواسط تابستان میباشد.
زیاد خوردن شیر مورث تب‌ها و مولد شپش و مضر معده‌های ضعیف و موافق یبس‌ها و خشک‌طبیعت‌ها و اهل دود و دخانیات بوده خاصه افیونی‌ها را که باعث رفع ضرر دود و افیون ایشان میباشد.
اندک شیر در غذا مفید و زیادش جهت لینت مزاج دارای اثر و جمیع شیرها لطیف‌کننده و جلادهنده و رافع اخلاط سوخته و موافق اعضاء تناسل می‌باشد.
شیر تازه گاو را که جوشانده سرد نشده بنوشند بادآور و نعوظآور بوده، باعث فربهی بدن و پخته شدن طعام و همچنین هضم‌کننده طعام و جلادهنده رنگ رخسار میباشد.
اینگونه شیر دارای غذائیت بسیار بوده، منی را زیاد و فضول بدن و معده را رفع و جوهر فکر و دماغ را زیاد میسازد.
شیر تریاق (پاک‌کننده- دفع‌کننده) سموم است بوسیله قی و از این‌رو رطوبات لازم بدن را حفظ کرده لینت مزاج میدهد.
خوردن شیر زخم روده را مفید و نسیان و غم و وسواس را برطرف و بدن را قوت داده، زخم ریه و سل بی‌تب خلطی و امراض یبس یعنی خشک را برطرف میسازد.
خوردن شیر امراض پوست و حکه و خارش و جذام را نافع میشود.
خوردن شیر با برنج (شیربرنج) طول عمر میآورد.
خوردن شیر با گردو و خرما بدن و کلیه را فربه میکند.
داغ‌کرده شیر با سنگ و آهن تفته (آهن و سنگ را در آتش داغ کرده در شیر اندازند) اسهال را رفع میکند.
چکاندن شیر جوشانده رویه گرفته اکثر امراض چشم را دور، حتی
ص: 368
مأیوس العلاج را با مداومت بهبود میبخشد.
مالیدن شیر با سفیداب قلع نقرس و اورام گرم را مجرب و با تریاک و موم و روغن زیتون رفع نقرس حار میکند.
مقدار خوراک شیر تا سه استکان و مضر صاحبان مرض طحال و ورم روده و جگر و ضعف اعصاب و دردسر و صرع و دندان و مضر زنان آبستن و بیماران خفقانی رطوبتی و اکثار او مورث سنگ مثانه و کلید و شپش و برص و داخل شدن به خلط غالب معده و مصلحش شکر و عسل و شرب یعنی خوردن او با عسل و شکر مانع انجماد او میباشد، اما چون بصورتی در معده بسته شود باعث لرز و غش و عرق سرد و تغییر حالت و راست شدن موی بدن و اختلال عقل و خناق میگردد و رافع آن قی و خوردن سکنجبین عسلی و سرکه ممزوج با آب پونه و تخم کوبیده کرفس و عسل که بصورت معجون درآورند میباشد.
بعد از شیر گاو شیر گوسفند است که در خاصیت شیر گاو و از آن غلیظ و پس از آن شیر زن که شیر زن دختر زائیده سرد و شیر پسر زائیده گرم میباشد و گفته‌اند هرگاه شیر حامله را بر روی شپش بدوشند و شپش بمیرد و یا در زیر شیر بماند آن زن به دختر حامله خواهد بود و برعکس آن به پسر و بدل آن شیر الاغ که هم خاصیت و هم طبیعت شیر زن میباشد!

شیر خشت علاج امراض: کام و دهان، خشکی مزاج، سرفه و تب، خشکی پوست، کبد، معده‌

با طبیعت معتدل و نشانه آنکه شیر خشت خالص را چون در دهان گذارند کام دهان را خنک میسازد و در تقلبی و مغشوش آن‌که با آرد جو و امثال آن درست
ص: 369
کنند این اثر نمیباشد.
شیر خشت جلادهنده پوست و لینت‌دهنده طبع و مسهل اخلاط سوخته بوده، جگر و معده و احشاء را قوت میدهد.
خوردن شیر خشت خشکی و خشونت سینه و حلق را برداشته و سرفه و تب گرم را قطع میکند.
جهت فرونشاندن حرارت جگر و علاج درمان مرضهای گرم شیر خشت با ماء الشعیر از بهترین اغذیه و ادویه میباشد.
مالیدن حل‌کرده شیر خشت باعث نرمی پوست و خوبی و جلای و طراوت گونه میشود.
شیر خشت در صورت زیاد خوردن باعث غرغر معده و مضر قولنج و مصلحش روغن بادام و رازیانه و مقدار مصرف آن مطابق سن ضعف و قوت بدن از دو مثقال تا 16 مثقال، برابر 75 گرم میباشد.

شیره علاج امراض: سینه و شش، خشکی مزاج، حصبه و آبله، صفرا

غرض جوشانده آب انگور میباشد با طبیعت گرم مایل به خشک مفید حال سرد مزاجها.
خوردن شیره باء را تحریک کرده مزاج را لینت میدهد.
شیره موافق و مفید سینه و شش و جهت بیماران سینه دارای مضرت دیگر شیرینی‌ها نمیباشد.
شیره آبله و حصبه را سود بخشیده، لیکن خوردن آن در گرم‌مزاجها مولد
ص: 370
صفرای غلیظ و مصلحش میوه‌های ترتازه میباشد.
بهترین نوع خوردن شیره که همه امزجه را مناسب و هر طبیعت را نفع داده بی‌ضرر میباشد جوشاندن آن با سرکه بصورت سرکه‌شیره است که هم فایده خود آن و هم فایده سرکه را متضمن بوده دارای انواع خواص میباشد.